عنوان مقاله :
تأملي تازه دربارۀ مفهوم «ديدن» (ادراك مشاهدتي) در انديشۀ مولانا با الهام از رويكرد هستيشناسانۀ هايدگر
پديد آورندگان :
بالو ، فرزاد دانشگاه مازندران , رضاپور ، رضا دانشگاه مازندران
كليدواژه :
هايدگر , پديدارشناسي , ادراك مشاهدتي , مولانا , ديدن
چكيده فارسي :
حوزه هاي مختلف علوم انساني مانند فلسفه، الهيات، هنر و... تلقي گوناگوني از ماهيت و چيستي حقيقت دارند. چنان كه در سنت فلسفي غرب از دوران پيشامدرن، مدرن ، و پسامدرن، شاهد روايت هاي متفاوتي از مفهوم« حقيقت» هستيم. در اين ميان، مارتين هايدگر روايتي از حقيقت در مقايسه با تلقي افلاطوني و ارسطويي و... از آن پيش مي كشد كه در آن مفهوم «حقيقت» را با مسئله «هستي» و «وجود» اين همان مي انگارد. از ديدگاه وي راه نائل شدن به «هستي» نيز تنها از مسيرِ وجودِ دازاين- به مثابۀ روشنگاه هستي - مي-گذرد. بدينمعنا كه ميتوان با امكانهاي نهفته در وجود انسان به حقيقت دست يافت. هايدگر از ميان همه امكانهاي وجود انسان، بر امكان «ديدن» پافشاري ميكند و آن را خالصترين و نابترين تجليگاه حقيقت يا همان «هستي» مينامد.بر اين اساس، او ديگر امكانهاي بنيادين وجود انسان اعم از فهميدن، كنجكاوي، تفكر، و ... را نيز نوعي «ديدن» فرض ميكند. در سنت عرفاني ما و از آن جمله در ذهن و زبان مولانا نيز، مفهوم «ديدن» تبلور و حضور برجستهاي دارد و وي براي همه چيز اعم از دل، جان، گوش و... «چشم» يا همان «ديدن» قائل ميشود؛ گويي همه چيز «ديدن» است. اگرچه نمي توان ميان تلقي هايدگر و مولوي از مفهوم حقيقت و نسبت آن با مفهوم ديدن مدعي اين هماني شد، اما مي توان به جهت رويكرد هستي شناسانۀ اين دو، و با الهام از نگرۀ هايدگري از مفهوم حقيقت و مفهوم ديدن ابعاد و جلوه هاي گوناگوني از مفهوم ، ديدن و نسبت آن با مفهوم حقيقت در آثار منظوم و منثور مولانا به دست داد و افق هاي تازه اي در حيطۀ مولوي پژوهي گشود.
عنوان نشريه :
جستارهاي نوين ادبي
عنوان نشريه :
جستارهاي نوين ادبي