كليدواژه :
نوع ادبي , نثر فنّي , منشآت , نامه , بث الشكوي , نفثه المصدور , زيدري نسوي , عطاملك جويني , تسليه الاخوان
چكيده فارسي :
در تاريخ نثر فنّي فارسي منشآتي پديد آمده است كه در آن برخي ديوانيان شرحي از احوال خويش را همراه با شكايت از روزگار نامساعد در قالب نامهاي انشا كردهاند كه معروفترين آنها به قلم زيدري نسوي در اوايل قرن هفتم هجري است و نام نفثهالمصدور به خود گرفته است. در نثر فارسي متون ديگري به نام نفثهالمصدور نامبردار شدهاند؛ امّا نويسندگان اين متون از ديوانيان محسوب نميشوند و نوشتۀ آنها نيز به نثر فنّي نيست و موضوعِ مكتوب آنها با آنچه ديوانيان در اين مكتوبات در نظر داشتهاند، متفاوت است و از دايرۀ اين نقثه المصدورها خارج ميشوند. در اين نوشتار برخلاف پندار رايج محقّقان كه با برشمردن ويژگيهاي سبكي نفثهالمصدورِ نسوي، درصددند كه آن را انشايي يگانه در تاريخ نثر فنّي نشان دهند، با در نظر گرفتن ويژگيهايي مشتركي چون قالب، موضوع، مخاطب، محتوا، ساختار، وجه بلاغي و مناسبات آن با منشآتي كه در قالبِ نامههايي بينام، پيشتر و پس از روزگار او از ديوانياني چون انوشروان خالد، نصراللّٰه منشي، بهاءالدّين محمّد بن مؤيّد بغدادي، نجمالدّين ابوالرّجاء قمي و عطاملك جويني وجود دارد، امتداد انشاي چنين مكتوباتي را از حدود نيمۀ قرن ششم تا پايان قرن هفتم نشان دادهايم و آنها را به نام نفثهالمصدور و در رديف شكايتنامههاي منثور كه به نثر فنّي نوشته شدهاند، بهصورت زيرگونهاي در منشآت معرفي كردهايم.