شماره ركورد :
1402086
عنوان مقاله :
كلمۀ دروني؛ ناكرانمندي مرزهاي زبان (تأملي بر تمايز كلمۀ دروني و اظهارشده در انديشۀ گادامر)
پديد آورندگان :
اميني ، عبدالله دانشگاه كردستان - دانشكده علوم انساني و اجتماعي - گروه علوم تربيتي
از صفحه :
1
تا صفحه :
18
كليدواژه :
زبان , زبانمندي , كلمۀ دروني , كلمۀ اظهارشده , كلمه و شيء , نشانه
چكيده فارسي :
بحث كرانمندي و ناكرانمنديِ مرزهاي زبان در رابطه با واقعيتِ اشياء، سابقه‌اي ديرينه دارد. در اين برداشت، با فرض زبان به‌ مثابه «آيينه»، همواره پرسش پيرامون اين محور بوده كه زبان تا چه حد مي‌تواند چيزها را آنگونه كه هستند، «بازنمايي» كند. وانگهي، گادامر به‌‌تأسي از مباني هرمنوتيك فلسفيِ خويش، به‌ويژه الگوي حاكم بر عمل تفسير، عمدتاً از تمايز رايج ميان كلمه و شيء (حتي ميان زبان و تفكر) فرامي‌رود و تمايز را در دل خود زبان و حيث زبانيِ ما قرار مي‌دهد. او در اين زمينه، براي نشان دادن كرانمندي و ناكرانمندي هم‌زمان مرزهاي زبان، به «كلمۀ دروني» متضمن در سنت مسيحي (به‌ويژه در خوانش آگوستيني) و «كلمۀ اظهارشده» در سنت فلسفي (در خوانش ارسطويي) متوسل مي‌شود. در اين نوشتار، ضمن مرور برخي بصيرت‌هاي مهم گادامر در رابطه با زبان و نقش آن در فهم، مي‌كوشيم با روش توصيفي‌ـ‌تحليلي، نشان دهيم كه او چگونه و چرا از تمايزهاي ميان كلمه و شيء، و تفكر و زبان، گذر مي‌كند و فرض تمايز ميان كلمۀ دروني و كلمۀ اظهارشده براي او چه نتايج هرمنوتيكي در بر دارد؟ همچنين نشان خواهيم داد كه گادامر با فرض كلمۀ دروني به‌عنوان بُعدي از زبانمندي ما، كه تنها با «لكنت» مي‌توانيم آن را به زبان بياوريم، به ‌نوعي پروژۀ خودش را در همان سنت معرفت‌شناسانۀ كانتي قرار مي‌دهد و البته برخي از دشواره‌هاي آن را هم با خود دارد.
عنوان نشريه :
فلسفه غرب
عنوان نشريه :
فلسفه غرب
لينک به اين مدرک :
بازگشت