عنوان مقاله :
بررسي نقاط اتصال امر رواني و امر سياسي در انديشه ژوليا كريستوا
پديد آورندگان :
جزايري ، مينا دانشگاه تهران - دانشكده حقوق و علوم سياسي , معيني علمداري ، جهانگير دانشگاه تهران - دانشكده حقوق و علوم سياسي - گروه انديشه سياسي
كليدواژه :
امر سياسي , امر رواني , كوراي نشانهاي , سرپيچي , اينهماني اجتماعي , سندرم آرمانگرايي , ژوليا كريستوا
چكيده فارسي :
دو بازوي نظري كريستوا، نشانهشناسي و روانكاوي هستند؛ نشانهشناسي درك اينكه معنا چگونه ساخته ميشود را ميسر ميسازد و روانكاوي فرايند شكلگيري سوبژكتيويته را روشن ميكند. كريستوا با ادغام ايندو رويكرد نظري، ديدگاهي منحصر بهفرد در مورد رابطه بين امر رواني و امر سياسي ارائه داده است. اين نوشتار براي پاسخگويي به اين پرسش اصلي است كه در انديشه كريستوا، پيوندهاي مهمي كه بين امر رواني و امر سياسي برقرار ميشود، در كجاست؟ در اين مقاله اين فرض مطرح ميشود كه مهمترين سهم كريستوا در نظريه سياسي، پژوهش در مورد سوبژكتيويته است. كريستوا با بررسي پيوند بين سوبژكتيويته و جامعه، مفروضات اصلي نظريه قرارداد اجتماعي كه عبارت است از فرديت پيشاسياسي را به چالش ميكشد و با وام گرفتن از نظريههاي فرويد در توضيح چگونگي شكلگيري سوبژكتيويته بر روند شكننده حركت از مرحله اوليه تمايز (تمايز ميان خود و ديگري)، بر كسب هويتهاي اجتماعي و سياسي تأكيد ميكند. مفهوم «كوراي نشانهاي» بهعنوان منشأ سرپيچي، نشاندهنده محيط پايدار اوليه است كه سوبژكتيويته در آن ظهور ميكند. كريستوا استدلال ميكند كه توهم سرشار بودن در اين مرحله بايد از بين برود تا منجر به آشكار شدن پوچي شود. از دست دادن اين فضاي محصور و ظهور تهيبودگي بهمثابه يك پيشنياز براي رشد خود و هويت اجتماعي عمل ميكند. درنهايت، تحليل كريستوا از مفهوم سرپيچي، نشان ميدهد كه چگونه تجربه دروني موجود سخنگو، امر سياسي را شكل ميدهد. آراء كريستوا اهميت سرپيچي دروني در زير سؤال بردن هنجارهاي غالب و تصور امكانات جديد بهصورت فردي و جمعي را برجسته ميسازد.