عنوان مقاله :
تحليلي فلسفي و اجتماعي از نقش خيريههاي آموزش عالي براي تحقق استقلال آكادمي و مسئوليت اجتماعي دانشگاه
پديد آورندگان :
ماحوزي ، رضا مؤسسه مطالعات فرهنگي و اجتماعي
كليدواژه :
مسئوليت اجتماعي دانشگاه , خيريههاي آموزش عالي , دولت , جامعه , ايران
چكيده فارسي :
در دهههاي اخير ادبيات فلسفي و اجتماعي مفصلي پيرامون مسئوليت اجتماعي دانشگاه در جهان و ايران توليد شده است. بر اساس برخي از همين دادهها، دانشگاه دولتمحور ايران، بهويژه در دهههاي اخير، در معرض اين اتهام بوده كه بيش از آن كه آكادمي در معنايي راستين باشد، بنگاه دولتي صدور مدرك بوده و درنتيجه، خدمتي مستقيم به جامعه محلي و ملي خود نكرده و مسئوليتي در قبال آنها نداشته است. آنچه در اين ميان پرسيده نشده ايناست كه آيا چنين دانشگاهي در اتخاذ مشي خود در قبال جامعه، از آزادي و استقلال لازم برخوردار بوده است يا نه؟ واقعيت آناست كه دانشگاه نامستقل ما از آغاز، جامعه را از معبر دولت و بهنحو غيرمستقيم، ديده و گاه پشتيباني كرده است. راهحلهاي دولت نيز در اينباره عمدتاً ذيل مركزگرايي و از معبر بروكراسي دولتي ارائه و اِعمال شده است. اين نوشتار با رويكردي فلسفيـاجتماعي، تلاش دارد با تعريف و تبيين واسطهاي بهنام «خيريههاي آموزش عالي» در ميانه دانشگاه و دولت و جامعه، نشان دهد كه چگونه ميتوان ضمن تبيين يكي از اركان استقلال دانشگاه از دولت و جامعه، و استقرار آكادمي بر منطق مستقل كنشگري علمي خويش، از ظرفيت وجودي اين خيريهها براي نيل به دو ركن بنيادي دانشگاه، يعني استقلال و مسئوليت اجتماعي آن در قبال جامعه و متقابلاً، مسئوليت جامعه در قبال دانشگاه، استفاده كرد. اين راهحل، الگويي از مديريت دانش و دانشگاه را پيشنهاد ميدهد كه بر اساس آن، دولت ميتواند از بسياري از تكاليف پيشين خود در قبال دانشگاه، آزاد شود. در پايان اين نوشتار نيز چند راهكار بهمنظور اجراييسازي اين ايده در ايران پيشنهاد ميشود.