عنوان مقاله :
ديرند، حافظه و همبودي گذشته و حال در فلسفه برگسون
پديد آورندگان :
شاطري ، گودرز دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز - گروه فلسفه و كلام اسلامي , ساداتي زاده ، سجاد دانشگاه علوم پزشكي دزفول - گروه معارف اسلامي
كليدواژه :
برگسون , ديرند , حافظه , همبودي , بالقوه , گذشته , حال
چكيده فارسي :
در فلسفه برگسون، «ديرند» بهعنوان يك مفهوم بنيادي، جرياني سيال و پيوسته است كه همواره در حال شدن است. در اين جريان سيال، گذشته، حال و آينده بهطور جداييناپذير در هم تنيدهاند. حافظه در تجربه زمان حقيقي يا ديرند، نقش كليدي دارد؛ بهگونهاي كه نهتنها گذشته را ذخيره ميكند، بلكه آن را به زمان حال ميآورد و با آن درميآميزد. اين فرايند منجر به حضور همزمان گذشته و حال، در تجربههاي ما ميشود. برگسون براي توضيح رابطه ميان گذشته و حال از مفهوم «همبودي» استفاده كرده است. همبودي بهمعناي حضور همزمان تمام لحظات زندگي در ذهن ما است. بهعبارت ديگر، تمام تجربيات ما از گذشته تا حال، در حافظه ذخيره شدهاند و بهطور همزمان، در ذهن ما حضور دارند. اين حضور همزمان به اين معنا است كه گذشته بهصورت بالقوه و نهفته در حافظه موجود است و بهطور فعال، بر افكار، احساسات و اعمال ما در حال تأثير ميگذارد. پژوهش حاضر، به بررسي نقش حافظه در تداوم زمان و همبودي گذشته و حال ميپردازد و نشان ميدهد چگونه لحظات مختلف زمان در تجربه انساني بههمپيوسته و درهمتنيدهاند، بهطوريكه هيچگاه نميتوان آنها را مستقل از يكديگر در نظر گرفت. با توجه به ديدگاه برگسون، اين تحقيق تلاش ميكند ارتباط پيچيده و پويا ميان زمان، حافظه و تجربه انساني را تحليل و تبيين نمايد. فهم عميقتر از نقش حافظه و همبودي در فلسفه برگسون، ميتواند به درك بهتر از ماهيت زمان و تجربه انساني كمك كند.