عنوان مقاله :
متن بهمثابه گفتمان و عمل و گزارههاي كنشـگفتار؛ بررسي آراي پل ريكور و جان سرل
پديد آورندگان :
ايماني ، نيلوفر دانشگاه بينالمللي امام خميني(ره) , باقرشاهي ، علي نقي دانشگاه بينالمللي امام خميني(ره) - گروه فلسفه
كليدواژه :
متن , گفتمان , معنا , پل ريكور , جان سرل
چكيده فارسي :
هدف اين تحقيق بررسي آراي دو فيلسوف قارهاي و تحليلي غرب، پل ريكور و جان سرل، درباره ماهيت متن و گزارهها است. ريكور در دوره دوم تفكر خود، افقي جديد در هرمنوتيك فلسفي گشود و بر اساس آن، بررسي ماهيت متن و معناشناسي را هدف اصلي هرمنوتيك خود قرار داد. از نظر او، متن نهتنها شامل نوشتار و گفتار است، بلكه كنش و فعاليتهاي بشري و حتي كل علومانساني را نيز دربرميگيرد. او با گسترش معناي متن، ميكوشد علاوه بر سازش ميان تبيين و تفهم، بهنحوي ميان علومانساني و علوم طبيعي نيز سازش ايجاد كند. جان سرل نيز در مقام يك فيلسوف تحليلي، با بسط معناي گزارهها و ارائه نظريه كنشـگفتار، تا حدي از چهارچوب فلسفه تحليلي فراتر رفته و به فلسفههاي قارهاي نزديكتر ميشود. سرل نقش بنيادي زبان را توان انجام كنشهاي گوناگون معرفي ميكند. به باور او، گزارهها و جملات، علاوه بر جنبه نظري، از جنبه عملي نيز برخوردارند و با افعال مضمون در خود (فعل مضمون در سخن) معنا پيدا ميكنند. ريكور درصدد رمزگشايي معاني پنهان در متن است، همچنانكه در نظريه سرل، اين فعل مضمون در سخن است كه معناي غيرمستقيم گفتار را دربردارد. ريكور به اين نكته اشاره ميكند كه در جريان شكلگيري سخن، ابتدا مكالمهاي ميان فرد با خودش برقرار ميشود و كنشها در واقع قصد گوينده را نشان ميدهند؛ همچنانكه سرل به قصدي كه گوينده در گفتار خود دارد، بها ميدهد و ارجاع كنشـگفتار را در مقصود گوينده ميبيند. تكيه ريكور در كنش معنادار مانند تكيه سرل در كنش گفتاري بر فعل مضمون در سخن است. با بررسي انجام شده در اين تحقيق، ميتوان شباهت تفكر ايندو فيلسوف را در چهار محور دانست: «مفهوم فهم»، «تأويل»، «معناشناسي»، «ارتباط زباني» و «كنش».