مديريت تضاد موثر مذاكرات تجاري در اقتصاد ديجيتال

امروزه با ظهور تحول ديجيتال، كسب‌ و ‌كار‌هاي تجاري متحول گرديده و بازدهي و سودآوري آن‌ها افزايش مي‌يابد. اخيرا فناوري‌هاي جديد، نوآوري‌هايي پديد آورده اند كه انجام فرايندهاي تجاري را تسهيل مي نمايند. اطلاعات، به دارايي ديجيتال تبديل شده و ابزارها و فرآيندها، كاركردهاي اقتصادي را بهينه سازي مي نمايند. توسعه اقتصاد ديجيتال با بهره گيري از فناوري‌هاي اطلاعاتي و ارتباطي براي افزايش بهره‌وري، نوآوري، رشد اقتصادي و كاهش بيكاري، يكي از اهداف استراتژي هاي بين المللي دولت هاي الكترونيك مي‌باشد. تحت اين رويكرد صرفه جويي در زمان و هزينه انجام كار، منجر به بهبود بهره‌وري مي‌شود و تأثير قابل‌توجهي بر رشد اقتصادي دارد. درسوي ديگر، مذاكره، يك جنبه فراگير و پيچيده از تعاملات پويا و يك مهارت ضروري است كه در زمينه هاي مختلف، از معاملات تجاري گرفته تا روابط ديپلماتيك، به كار مي رود و درحوزه اقتصاد ديجيتال از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد. مذاكرات تجاري ذاتا تناقض محور مي باشند. اساسا تناقضات در مذاكره به اشكال مختلف ظاهر مي شود و موانعي را ايجاد مي كند كه در صورت عدم توجه به آنها مي تواند منجر به بن بست يا توافقات نامطلوب شود. توانايي تشخيص، درك و مديريت ماهرانه اين تضادها براي مذاكره كنندگاني كه به دنبال نتايج مطلوب و پايدار هستند، حياتي است. اين مقاله به مساله مديريت موثر تضادها در مذاكرات تجاري حوزه اقتصاد ديجيتال، استراتژي‌هايي براي شناسايي صحيح تضادها و ابزارهايي براي هدايت اين تعارضات مي‌پردازد. اين مقاله همچنين تأثير متقابل عوامل اقتصادي و فرهنگي را در مديريت تضادها در نظر مي گيرد. انجام اين تحقيق، زمينه را براي درك پيچيدگي هاي منافع متضاد و هنر مورد نياز براي تبديل تضادها به فرصت هايي براي توافقات چندجانبه تجاري در حوزه اقتصاد ديجيتال فراهم مي نمايد.