عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي مفهوم «خودشناسي» در انديشههاي مولوي و كازانتزاكيس
پديد آورندگان :
اواني ، فاطمه دانشگاه پيام نور مركز تهران , درودگريان ، فرهاد دانشگاه پيام نور مركز تهران
كليدواژه :
خودشناسي , شناخت نفس , مولوي , كازانتزاكيس , مطالعۀ تطبيقي
چكيده فارسي :
بر اساس آموزههاي عرفاني، خودشناسي، يكي از مهمترين موضوعات عرفاني تلقي و در بسياري از طريقتهاي عرفاني با شناخت نفس و معرفت حق قرين دانسته شده است، بهگونهاي كه عارفان از بين راههاي خداشناسي، به خودشناسي اهميت بيشتري ميدهند. به همين علت در تحقيق حاضر موضوع از منظر دو حكيم و در دو سرزمين بررسي و تطبيق شده است. هدف مقالۀ حاضر، مطالعۀ مفهوم «خودشناسي» در نظام فكري و انديشگي مولوي و كازانتزاكيس است. مسئلهاي كه در اين زمينه مطرح ميشود، آن است كه خودشناسي و نحوۀ دستيابي به آن نزد مولانا و كازانتزاكيس چه همسانيها و تفاوتهايي دارد؟ روش اين پژوهش كيفي بوده و از تحليل و توصيف دادههاي مربوط به اين دو اديب استفاده شده است. يافتهها نشان ميدهد، مولوي و كازانتزاكيس راه رسيدن به خودشناسي را در رياضت، فقر و صبر ميدانستند. وجه مشترك شناخت «خود» از نظر مولوي و كازانتزاكيس روبروسازي مستقيم شخص با فطرت الهي، تربيت عقل و آگاهي از پديدههاي طبيعي است و بيشتر بر معرفت شهودي تأكيد دارد و با تربيت سالكـعارف به فناءفيالله ميرسد كه نتيجۀ آن خودشناسي فردي است.
عنوان نشريه :
متون ادبي دوره عراقي
عنوان نشريه :
متون ادبي دوره عراقي