شماره ركورد :
1402451
عنوان مقاله :
اثربخشي آموزش تنظيم شناختي هيجان بر توانايي‌هاي شناختي زنان مبتلا به اختلال وسواس‌هاي فكري و عملي
پديد آورندگان :
ضابط ، مريم دانشگاه رازي - دانشكدهٔ علوم اجتماعي - گروه روان‌شناسي , كرمي ، جهانگير دانشگاه رازي - گروه روان‌شناسي , يزدانبخش ، كامران دانشگاه رازي - گروه روان‌شناسي
از صفحه :
1
تا صفحه :
8
كليدواژه :
آموزش تنظيم شناختي هيجان , وسواس‌هاي فكري و عملي , توانايي‌هاي شناختي
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: آثار منفي اختلال وسواس فكري و عملي بر عملكردهاي شناختي افراد درخورتوجه است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشي آموزش تنظيم شناختي هيجان بر توانايي‌هاي شناختي بيماران مبتلا به وسواس‌هاي فكري و عملي انجام شد. روش‌بررسي: روش پژوهش، نيمه‌آزمايشي با طرح پيش‌آزمون، پس‌آزمون و مراحل پيگيري همراه با گروه گواه بود. در اين پژوهش از روش نمونه‌گيري خوشه‌اي استفاده شد. جامعهٔ آماري را ۱۶۹ نفر از زنان ۲۰تا۴۵سالهٔ شهر كرمانشاه در سال ۱۳۹۸ تشكيل دادند كه براساس معيار خط برش مقياس وسواس فكري‌عملي يل-براون (گودمن و همكاران، ۱۹۸۹) و مصاحبۀ ساختاريافتۀ باليني (فرست و همكاران، ۱۹۹۶) به اختلال وسواس‌هاي فكري و عملي مبتلا بودند. چهل نفر به‌طور تصادفي در گروه آزمايش و گروه گواه قرار گرفتند (هر گروه بيست نفر). صرفاً گروه آزمايش ده جلسهٔ نوددقيقه‌اي درمان براساس آموزش تنظيم شناختي هيجان را دريافت كرد. هر دو گروه در چهار مرحلهٔ پيش‌آزمون، پس‌آزمون، پيگيري اول و پيگيري دوم پرسش‌نامهٔ توانايي‌هاي شناختي (نجاتي، ۱۳۹۲) را تكميل كردند. براي تحليل داده‌ها روش تحليل واريانس با اندازه‌گيري مكرر و آزمون تعقيبي بونفروني در نرم‌افزار SSPS نسخۀ ۲۵ در سطح معناداري ۰٫۰۵ به‌كار رفت.يافته‌ها: در مراحل پس‌آزمون، پيگيري اول و پيگيري دوم تفاوت معنا‌داري در اثر آموزش تنظيم شناختي هيجان بر مؤلفه‌هاي برنامه‌ريزي، حافظه، انعطاف‌پذيري شناختي، كنترل مهاري، تصميم‌گيري و شناخت اجتماعي در گروه آزمايش درمقايسه با گروه گواه وجود داشت (۰٫۰۰۱ p). همچنين اختلاف ميانگين مؤلفه‌هاي برنامه‌ريزي، حافظه، انعطاف‌پذيري شناختي، كنترل مهاري، تصميم‌گيري و شناخت اجتماعي در موقعيت‌هاي پيش‌آزمون و پس‌آزمون معنا‌دار بود (۰٫۰۰۱ p)؛ اما تفاوت ميانگين مؤلفه‌هاي مذكور در موقعيت‌هاي پس‌آزمون و پيگيري اول معنا‌دار نبود (۰٫۰۵ p)؛ همچنين تفاوت ميانگين خرده‌مقياس‌هاي حافظه و كنترل مهاري در موقعيت‌هاي پس‌آزمون و پيگيري دوم معنادار نبود (۰٫۰۵ p)؛ يعني مداخله در طي زمان پايدار مانده بود. نتيجه‌گيري: باتوجه به يافته‌هاي اين پژوهش، مي‌توان از اصول آموزش تنظيم شناختي هيجان در بهبود مشكلات شناختي افراد مبتلا به وسواس فكري و عملي استفاده كرد.
عنوان نشريه :
مطالعات ناتواني
عنوان نشريه :
مطالعات ناتواني
لينک به اين مدرک :
بازگشت