مقايسهٔ رضايت جنسي و طلاق عاطفي در زوجين در حال طلاق و زوجين عادي در شهرستان بندرعباس

زمينه و هدف: تعاملات هيجاني و جنسي كارآمد و مؤثر داراي نقشي مهم در زندگي زناشويي زوجين است. شناسايي كاستي‌ها در اين زمينه در سازگاري زوجين و كاهش ميزان طلاق، تأثير بسزايي دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسي مقايسهٔ رضايت جنسي و طلاق عاطفي در زوجين در حال طلاق و زوجين عادي در شهرستان بندرعباس بود.روش‌بررسي: روش تحقيق از نوع علّي‌مقايسه‌اي بود. جامعهٔ‌ آماري پژوهش را تمامي‌ زوجين متقاضي طلاق و زوج‌هاي غيرمتقاضي (عادي) شهر بندرعباس در تابستان سال ۱۳۹۸ تشكيل دادند كه با استفاده از روش نمونه‌گيري دردسترس تعداد ۱۶۰ زوج متقاضي طلاق به‌عنوان گروه نمونه در نظر گرفته شدند. به‌منظور مقايسه پس از همتاسازي از نظر جنسيت و سطح تحصيلات، ۱۶۰ زوج عادي نيز به‌صورت دردسترس انتخاب شدند. ابزارهاي اندازه‌گيري پرسش‌نامه‌ٔ رضايت جنسي ‌(لارسون و همكاران، ۱۹۹۸) و پرسش‌نامهٔ‌‌ طلاق عاطفي (گاتمن، ۱۹۹۴) بود. ‌تحليل داده‌ها با استفاده از آزمون تي مستقل در نرم‌افزار SSPS نسخهٔ ۲۲ در سطح معناداري ۰٫۰۵ صورت گرفت. يافته‌ها: نتايج نشان داد، بين دو گروه زوجين در حال طلاق و زوجين عادي، در رضايت جنسي و همۀ مؤلفه‌هاي آن (تمايل به برقراري روابط جنسي، نگرش جنسي، كيفيت زندگي جنسي، سازگاري جنسي) (۰٫۰۰۱ p) و طلاق عاطفي و همه‌ٔ مؤلفه‌هاي آن‌ (جدايي و فاصله از يكديگر، احساس تنهايي و انزوا، نياز به همراه و هم‌صحبت، احساس بي‌حوصلگي و بي‌قراري) (۰٫۰۰۱ p) تفاوت معناداري وجود داشت. نمرهٔ زوجين در حال طلاق در رضايت جنسي كمتر از زوجين عادي بود؛ درحالي‌كه در طلاق عاطفي نمره‌ٔ زوجين در حال طلاق بيشتر از زوجين عادي به‌دست آمد. نتيجه‌گيري: براساس يافته‌هاي پژوهش نتيجه گرفته مي‌شود، بين دو گروه زوجين در حال طلاق و زوجين عادي در رضايت جنسي و طلاق عاطفي و همه‌ٔ مؤلفه‌هاي آن‌ها تفاوت معناداري وجود دارد؛ بنابراين لزوم طراحي مداخلات عاطفي و جنسي در ارتباط با كاهش مشكلات زناشويي زوجين ضروري است.