شناخت راهبردهاي مقابله‌اي زنان آسيب‌ديده از خشونت خانگي همسران در يزد: مطالعهٔ كيفي

زمينه و هدف: زنان قربانيان خاموش نيستند؛ بلكه آن‌ها تلاش‌هاي فراواني براي فرار از خشونت مي‌كنند. پژوهش حاضر با هدف شناخت راهبردهاي مقابله‌اي زنان آسيب‌ديده از خشونت خانگي همسران در يزد انجام شد.  روش‌‌بررسي: روش پژوهش كيفي بود كه با استفاده از راهبرد نظريهٔ داده‌بنياد انجام شد. جامعهٔ بررسي‌شده را زنان قرباني خشونت خانگي شهرستان يزد تشكيل دادند. نمونه شامل ۳۷ زن آسيب‌ديده از خشونت خانگي بود كه به‌روش نمونه‌گيري هدفمند و نظري انتخاب شدند. براي گردآوري داد‌ه‌ها از روش مصاحبهٔ نيمه‌ساختاريافته و به‌منظور تحليل داده‌ها از رويكرد عيني‌گراي استراوس و كوربين استفاده شد. طول هر مصاحبه بسته به شرايط شركت‌كنندگان از ۴۰تا۷۰ دقيقه متغير بود.يافته‌ها: تحليل داده‌هاي كيفي، منجربه ايجاد ۴۹ مفهوم و هفده مقولهٔ فرعي (شامل راهبردهاي اجتنابي، راهبردهاي تسليمي، راهبردهاي هيجاني، راهبردهاي رقابت‌جويي، جنگ فرسايشي، راهبردهاي ناكارآمد خانوادهٔ خود، راهبردهاي ناكارآمد خانوادهٔ همسر، راهبردهاي ناكارآمد اجتماعي، راهبردهاي ناكارآمد قانوني، راهبردهاي واقع‌گرايانه، راهبردهاي مهربانانه، راهبردهاي مشاركتي، راهبردهاي توافقي، راهبردهاي حمايتي كارآمد خانوادهٔ خود، راهبردهاي حمايتي كارآمد خانوادهٔ همسر، بازسازي روابط اجتماعي، كمك از منابع قانوني و حمايتي اجتماعي) و دو مقولهٔ اصلي (راهبردهاي تخريب‌گرا و سازگارانه) در چهار حوزهٔ فردي، زوجي، خانوادگي و اجتماعي شد. رهايي از نامرئي‌بودن نيز به‌عنوان مقولهٔ هسته‌اي ظهور يافت.نتيجه‌گيري: براساس نتايج پژوهش حاضر، به‌كارگيري راهبردهاي مقابله‌اي در زنان آسيب‌ديده از خشونت همسران باتوجه به توان فردي، حمايت خانوادگي و اجتماعي كه در اختيار دارند، متفاوت است. شناخت راهبردهاي مقابله‌اي زنان درمقابل خشونت خانگي درك جامع‌تري از نيازهاي آنان به‌دست مي‌دهد.