مدل‌يابي روابط ساختاري سرشت و منش با ميانجيگري آسيب‌پذيري رواني بر طلاق عاطفي زنان مراجعه‌كننده به مراكز مشاورهٔ شهرستان بابل

زمينه و هدف: طلاق عاطفي عامل مهم‌تر ازهم‌گسيختگي ساختار بخش بنيادي‌تر جامعه، يعني خانواده است. هدف پژوهش حاضر، مدل‌يابي روابط ساختاري سرشت و منش با ميانجيگري آسيب‌پذيري رواني بر طلاق عاطفي زنان مراجعه‌كننده به مراكز مشاورهٔ شهرستان بابل بود.روش‌بررسي: اين پژوهش از نظر هدف، كاربردي و از نظر روش، توصيفي‌همبستگي همراه با معادلات ساختاري بود. جامعهٔ آماري را تمامي زنان ۲۰تا۴۰سالهٔ مراجعه‌كننده براي دريافت خدمات مرتبط با طلاق به پنج مركز مشاورهٔ تحت همكاري با ادارهٔ دادگستري در شهر بابل در سال ۱۳۹۸ تشكيل دادند كه درمجموع، ۴۳۲ نفر به‌عنوان حجم نمونه به‌روش نمونه‌گيري هدفمند انتخاب شدند. براي جمع‌آوري اطلاعات از پرسش‌نامه‌ٔ طلاق عاطفي (محمدي و همكاران، ۱۳۹۶) و پرسش‌نامه‌ٔ سرشت و منش (كلونينجر و همكاران، ۱۹۹۴) و پرسش‌نامهٔ نشانه‌هاي اختلالات رواني (نجاريان و داوودي، ۱۳۸۰) به‌عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. تحليل داده‌هاي پژوهش ازطريق ضريب همبستگي پيرسون و مدل معادلات ساختاري در نرم‌افزارهاي SSPS نسخهٔ ۲۲ و AMOS نسخهٔ ۲۲ صورت گرفت. سطح معناداري ۰٫۰۵ در نظر گرفته شد. يافته‌ها: نتايج نشان داد، ضريب مسير مستقيم بين سرشت با طلاق عاطفي (۰٫۰۰۱ p، ۰٫۳۷۱-=β) و ضريب مسير مستقيم بين منش با طلاق عاطفي (۰٫۰۰۱ p، ۰٫۳۲۴-=β) منفي و معنادار بود؛ همچنين ضريب مسير مستقيم بين آسيب‌پذيري رواني با طلاق عاطفي (۰٫۰۰۱ p، ۰٫۳۳۶=β) مثبت و معنادار بود. همچنين شاخص‌هاي نكويي برازش مشخص كرد، آسيب‌پذيري رواني در رابطهٔ بين سرشت و منش و طلاق عاطفي نقش ميانجي ايفا كرد (۰٫۹۳=AGFI، ۰٫۰۴۵=RMSEA، ۰٫۹۵=GFI، ۰٫۹۶=CFI).نتيجه‌گيري: براساس يافته‌هاي پژوهش نتيجه گرفته مي‌شود، سرشت و منش با ميانجيگري آسيب‌پذيري رواني بر طلاق عاطفي تأثير دارند. نتايج اين پژوهش مي‌تواند براي متخصصان حيطه‌هاي روان‌شناسي و مراكز دادگستري مفيد باشد.