مقايسه مؤلفه‌هاي بهزيستي روان‌شناختي و هوش هيجاني در بازيكنان با و بدون اعتياد به بازي‌هاي رايانه‌اي در دانش آموزان متوسطه دوم شهر البرز: يك مطالعه توصيفي

زمينه و هدف: بازي‌هاي رايانه‌اي تبديل به بخش مهمي از زندگي نوجوانان شده است. اين بازي‌ها پيامدهاي مثبت و منفي از جمله اعتياد را به همراه دارند. بنابراين، هدف از اين مطالعه مقايسه مؤلفه هاي بهزيستي روان شناختي و هوش هيجاني در بازيكنان با و بدون اعتياد به بازي هاي رايانه اي بود.مواد و روش‌ها: روش پژوهش حاضر از نوع توصيفي بوده و جامعه‌ آماري شامل تمامي دانش آموزان مدارس متوسطه دوم در سال تحصيلي 1402-1401 در شهر البرز بودند كه از اين جامعه، اول، به روش تصادفي خوشه‌اي چند مرحله‌اي و بعد به روش هدفمند و با اجراي مقياس اعتياد به گيم (Game Addiction Scale; GAS-7) روي بازيكنان بازي هاي رايانه‌اي، 112 شركت‌كننده به عنوان نمونه هدف انتخاب شدند (56 شركت‌كننده داراي اعتياد و 56 شركت‌كننده بدون اعتياد). پس از حذف داده‌هاي ناقص و دور افتاده در هر گروه 51 شركت‌كننده باقي ماندند. علاوه بر GAS-7، مقياس بهزيستي روان شناختي Ryff (RPWS-18) و مقياس هوش هيجاني Wong Law (WLEIS-16) نيز اجرا گرديد. جهت تحليل نهايي داده‌ها از آزمون تحليل واريانس چندمتغيره (MANOVA) استفاده شد.يافته ها: نتايج نشان داد كه بازيكنان داراي اعتياد نسبت به گروه مقايسه، به طور معناداري نمرات كم تري در تمام مؤلفه هاي بهزيستي روان شناختي كسب كردند (0.001 P). هم چنين، نمرات كم تري در كاربرد و تنظيم هيجانات كسب كردند (0.001 P). نتيجه گيري: مبتني بر نتايج، بازيكنان داراي اعتياد، بهزيستي روان‌شناختي و هوش هيجاني ضعيف‌تري نسبت به گروه مقايسه داشتند. بر اين اساس، با شناسايي دانش آموزان داراي اعتياد، تمهيدات آموزشي جهت ارتقاء هوش هيجاني و بهزيستي در مدارس متوسطه ضروري به نظر مي‌رسد.