تاثير مداخله آموزشي مبتني بر مدل اعتقاد بهداشتي بر ميزان خودكارآمدي شيردهي در مادران مراجعه‌كننده به مراكز بهداشتي شهر قزوين: يك مطالعه كارآزمايي باليني تصادفي

سابقه و هدف: در سال‌هاي اخير قطع زودهنگام شيردهي انحصاري در ايران در‌ حال افزايش است. افزايش‌ سطح آگاهي مادران از مهمترين عوامل موثر در ارتقاي تغذيه انحصاري با شير مادر است؛ يكي از بهترين روش‌هاي آموزشي درباره چالش‌هاي سلامتي، مدل اعتقاد بهداشتي است. مطالعه حاضر، با هدف تعيين تاثير مداخله آموزشي مبتني ‌بر مدل اعتقاد بهداشتي بر ميزان خودكارآمدي شيردهي در مادران انجام شد.مواد و روش‌‌ها: اين مطالعه يك كارآزمايي باليني تصادفي‌شده شاهد‌دار است كه درباره120 زن باردار مراجعه‌كننده به مراكز بهداشتي شهر قزوين انجام‌ شد. نمونه‌ها با روش تخصيص تصادفي بلوكي ۴ تايي به دو گروه مداخله و كنترل تقسيم شدند. گروه مداخله از هفته 36 به بعد، 4 جلسه آموزشي شيردهي، مبتني بر سازه‌هاي مدل اعتقاد بهداشتي، به صورت مجازي دريافت‌كردند. گروه كنترل مراقبت‌هاي روتين دوران بارداري را دريافت‌كردند. پرسشنامه خودكارآمدي شيردهي و مدل اعتقاد بهداشتي، قبل از زايمان و 1، 4 و 6 هفته پس‌ از آن تكميل شد. تجزيه و تحليل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار spss26 انجام شد. سطح معنا‌داري همه آزمونها 0.05 در نظرگرفته شد.يافته‌ها: بعد ‌‌از انجام مداخله، تفاوت آماري معنا‌داري در ميانگين دو گروه از‌‌‌‌‌‌ نظر سازه‌هاي مدل اعتقاد بهداشتي مشاهده شد (p 0.05). همچنين ميانگين نمرات خودكارآمدي شيردهي در هفته اول بعد از مداخله در گروه كنترل 4.65 ± 52.23 و در گروه آزمون 4.09 ± 55.8 بوده كه از نظر تفاوت آماري معنادار بوده است (P 0.001).نتيجه‌گيري: مداخله آموزشي بر‌اساس مدل اعتقاد بهداشتي مي‌تواند ميزان خودكارآمدي شيردهي مادران را بهبود دهد؛ بنابراين، مراقبان بهداشتي مي‌توانند از آن به عنوان روش آموزشي قابل اعتماد و در‌ دسترس استفاده كنند.