عنوان مقاله :
روند تغييرات مولفههاي كلروفيل فلورسانس در ژنوتيپ هاي عدس پيش و پس از تنش يخ زدگي
پديد آورندگان :
نباتي ، جعفر دانشگاه فردوسي مشهد - گروه اگروتكنولوژي , نظامي ، احمد دانشگاه فردوسي مشهد - گروه اگروتكنولوژي , ميرميران ، محبوبه سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - مركز تحقيقات و آموزش كشاورزي و منابع طبيعي استان خراسان رضوي , حسن فرد ، عليرضا دانشگاه فردوسي مشهد - گروه اگروتكنولوژي , نعمتي ، زهرا دانشگاه فردوسي مشهد - گروه باغباني
كليدواژه :
دوره بازيابي , فتوسيستمII , فرود فتوشيميايي , كشت پاييزه , مراكز واكنش
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: از دلايل كم بودن عملكرد عدس استفاده از تودههاي محلي، عدم برداشت مكانيزه و كشت بهاره ميباشد. باوجود مزاياي كشت پاييزه، تنش يخزدگي از عوامل عمده منفي تأثيرگذار بر رشد و عملكرد عدس است. تنش يخزدگي باعث افزايش مهار نوري و از دست رفتن عملكرد فتوسيستمII ميشود. روش فلورسانس كلروفيل يكي از روشهاي سريع، مؤثر و غيرتخريبي بهمنظور غربالگري ارقام در شرايط تنش سرمايي است. با توجه به مزاياي كشت پاييزه عدس اين مطالعه با هدف شناسايي ژنوتيپهاي متحمل به يخزدگي عدس با روش فلورسانس كلروفيل انجام شد.مواد و روشها: اين پژوهش در پاييز و زمستان 1398 در شرايط كنترلشده در دانشگاه فردوسي مشهد انجام شد. عوامل موردبررسي شامل 18 ژنوتيپ عدس و چهار دماي يخزدگي (صفر، 15-، 18- و 20- درجه سانتيگراد) بودند. اعمال دماهاي يخزدگي در اواسط بهمنماه در فريزر ترموگراديان انجام شد. روند تغييرات فلورسانس كلروفيل قبل از تنش و با فواصل 24، 48، 72، 120 و 144 ساعت پس از اعمال تنش يخزدگي با استفاده از دستگاه فلورومتر انجام شد. سه هفته پس از اعمال تنش يخزدگي، درصد بقاء و ترميم نمونهها ارزيابي شد. دماي 50 درصد كشندگي گياهان بر اساس درصد بقاء (LT50su)، دماي 50 درصد كاهش وزن خشك (RDMT50) و دماي 50 درصد كاهش ارتفاع بوته (RHT50) با استفاده از رسم نمودار صفات مذكور در مقابل دماهاي يخزدگي تعيين شدند.يافتهها: بين دماهاي صفر و 18- درجه سانتيگراد، روند كاهشي بيشينه كارايي پتانسيل فتوسيستمII (F′v/F′m) بسيار كم بود، اما با كاهش دما از 18- به 20- درجه سانتيگراد روند كاهشي F′v/F′m شديد شد. در دماهاي صفر، 15- و 18- درجه سانتيگراد با گذشت 24 ساعت پس از اعمال تنش يخزدگي روند مطلوب ترميم F′v/F′m مشاهده شد. بيشترين توانايي در بازيابي آسيب حاصل از تنش يخزدگي به فتوسيستمII در دماي 18- درجه سانتيگراد متعلق به MLC407 بود. در بين ژنوتيپهاي موردبررسي، MLC103 از كمترين و ژنوتيپهاي MLC286 و MLC454 از بيشترين كارايي عملياتي فتوسيستمII (F′q/F′m) برخوردار بودند. در دماهاي صفر، 15- و 18- درجه سانتيگراد در طي دوران بازيابي روند بهبود در ميزان F′q/F′m مشاهده شد. با كاهش دما از 18- به 20- درجه سانتيگراد روندي كاهشي و غيرقابل برگشت در مقدار F′q/F′m مشاهده شد. اعمال تنش سبب كاهش فرود فتوشيميايي (F′q/F´v) در پايان دوره بازيابي در ژنوتيپهاي MLC13، MLC33، MLC38، MLC84، MLC103، MLC334، MLC407 و MLC409 شد. كاهش دما از صفر به 15- درجه سانتيگراد سبب كاهش ضريب باز بودن مراكز واكنش فتوسيستم II (qL) در ژنوتيپهاي MLC334 و MLC407 شد. ژنوتيپهاي MLC8، MLC11، MLC13، MLC17، MLC33، MLC47، MLC70، MLC286، MLC303، MLC334، MLC407، MLC409، MLC454 و MLC472 در دماي 15- درجه سانتيگراد و دو ژنوتيپ MLC11 و MLC47 در دماي 18- درجه سانتيگراد از بقاي بالاي 50 درصد برخوردار بودند. پايينترين RDMT50 در MLC47 (9/18- درجه سانتيگراد) مشاهده شد و MLC47 و MLC11 داراي بيشترين توان حفظ وزن خشك بودند. تجزيه خوشهاي نشاندهنده برتري نسبي ژنوتيپهاي گروه سوم شامل MLC8، MLC11، MLC47، MLC70، MLC334، MLC407، MLC409 و MLC454 در صفات موردمطالعه بود. ضرايب استانداردشده كانونيكي صفات RHT50، RDMT50، F′0، F′m، F’v، F′v/F´m، F´q/F′m، F′q/F´v و qL در اولين معادله تشخيصي كانونيكي قابلتوجه بود.نتيجهگيري: بهطوركلي بين ژنوتيپهاي مورد مطالعه ازنظر توانايي دستگاه فتوسنتزي در ترميم اثرات تنش يخزدگي تنوع وجود داشت. نتايج بيانگر كمترين تغييرات كلروفيل فلورسانس در دماهاي صفر، 15- و 18- درجه سانتيگراد و بيشترين تغييرات آن در دماي 20- درجه سانتيگراد بود. در بيشتر ژنوتيپها با گذشت 24 ساعت از تنش يخزدگي، توانايي بازيابي مناسبي مشاهده شد كه نشاندهنده تحمل بالاي اين ژنوتيپها در مواجهه با تنش يخزدگي است. بهطوركلي نتايج نشاندهنده برتري نسبي ژنوتيپهاي گروه سوم شامل MLC8، MLC11، MLC47، MLC70، MLC334، MLC407، MLC409 و MLC454 در صفات مورد مطالعه بود.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي توليد گياهي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي توليد گياهي