مدل پاراديمي توانمند سازي معلمان مدارس دوره ابتدايي براي مديريت برنامه هاي درسي با رويكرد فبك به شيوه نظريه برخاسته از داده

هدف تحقيق حاضر؛ مدل پارادايمي توانمندسازي معلمان مدارس دوره ابتدايي براي مديريت برنامه هاي درسي با رويكرد فبك بوده است. اين تحقيق از نظر هدف كاربردي و از لحاظ روش، كيفي-نظريه داده بنياد است. محيط تحقيق شامل كليه معلمان آموزش و پرورش دوره ابتدايي شهر خرم آباد(1401-1400) بوده است كه در كارگاههاي آموزشي آموزش فلسفه براي كودكان(فبك) به تعداد 189 نفر شركت داشتند شيوه نمونه گيري به روش نظري تا حد اشباع نظري(27 نفر) تداوم  يافت در اين تحقيق نمونه به صورت هدفمند تا حد اشباع داده ها به تعداد 27 نفر ادامه يافت. ابزار تحقيق شامل مصاحبه عميق و غيرساختار يافته بوده است.براي تأمين اعتبار از روش سه سويه سازي استفاده گرديد. براي تجزيه و تحليل داده ها از روش كُد گذاري باز، كُد گذاري محوري و كُد گذاري انتخابي استفاده شده است.بطور كلي نتايج نشان داد،شرايط علّي توانمندسازي معلمان با رويكرد فبك مبتني بر 6 كُد گزينشي(آموزش سازوكارهاي يادگيري، آموزش بازنگري عناصربرنامه درسي، درگيري ذهني،آموزش فراشناختي، تفكر ورزي،آموزش روح فلسفي) ، شرايط زمينه اي مبتني بر 2 كُد گزينشي زمينه انگيرشي و زمينه يادگيري سازماني ، شرايط راهبردي مبتني بر 2 كُد گزينشي راهبردي آگاه سازي رويه هاي و راهبرد توانمندسازي، شرايط  مداخله اي مبتني بر 2 كُد گزينشي ناتواني شناختي و  ناتواني روانشناختي ، پيامدهاي توانمندسازي معلمان مبتني بر 2 كُد گزينشي كارآمدي آموزشي و  رضايت از يادگيري بوده است.