كاربست نظريه مثلث عشق استرنبرگ در خصوص شخصيت‌هاي زن عاشق در خسرووشيرين، ليلي‌ومجنون، و هفت‌پيكر نظامي به منظور خلق درام‌هاي عاشقانه بومي

هدف: عشق از مهم‌ترين مضامين موجود در دنياي ادبياتِ همه فرهنگ‌هاي جهان، از جمله ادبيات فارسي، است. و به طبع اين امر، نظريه‌هاي گوناگوني در باب عشق عرضه شده است. از جمله، استرنبرگ در نظريه مثلث عشق معتقد است كه وجود مؤلفه‌هاي صميميت، شور و تعهد مي‌توانند هفت نوع عشق را بسازد. هدف از پژوهش حاضر كاربست اين نظريه در خصوص زنان عاشق در سه منظومه نظامي است. به عبارت ديگر، در اين پژوهش مي‌كوشيم نظريه استرنبرگ در باب عشق را در مورد زنان عاشق در سه منظوره مذكور به كار ببنديم تا ببينيم كه عشق آنان از چه نوع است.روش‌شناسي پژوهش: اين پژوهش با روش توصيفي- تحليلي انجام شده است. در بخش توصيفي اطلاعات از طريق اسنادي و كتابخانه‌اي به دست آمده و در بخش تحليلي براي دست‌يابي به هدف پژوهش، سه منظومه نظامي به طور كامل مورد مطالعه قرار گرفت و مضامين ارتباطات عاطفي، كنش‌ها و مكالمات شخصيت‌هاي زن داستاني كه دلالت بر عشق دارند با توجه به نظريه مثلث عشق استرنبرگ استخراج شده و سپس به تحليل محتواي اين مطالب پرداخته شده است.يافته‌ها: ماحصل كاربست نظريه استنبرگ در باب عشق بر شخصيت‌هاي زن عاشق در سه منظومه نظامي در اين مقاله اين بود كه چهار نوع عشق در آن‌ها يافت شد: عشق آرماني، عشق كوركورانه، عشق متعهدانه و عشق رمانتيك.بحث و نتيجه‌گيري: عشق‌هاي زنان در سه منظوره مذكور بازتابي از ناخودآگاه جمعي ايرانيان در باب عشق است و به نظر مي‌رسد كه نظامي در بازنمايي اين ناخودآگاه جمعي كوشيده است. اقبال عامّ مخاطبان به اين مجموعه علي‌القاعده ريشه در همين امر دارد.