عنوان مقاله :
پژوهشي در نظريه شناخت در حكمت متعاليه
پديد آورندگان :
قاسمي، اعظم نويسنده دانشكده ادبيات-دانشگاه علامه طباطبايي Qasemi , Azam
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1386 شماره 11
كليدواژه :
حكمت متعاليه , معقولات ثانيه , ملاصدرا , مطهري , شناخت شناسي
چكيده فارسي :
در حكمت متعاليه، مبحث شناخت شناسي با پيشگامي علامه طباطبايي و تبعيت مرتضي مطهري به طور خاص مطرح شد. به اعتقاد مطهري، بن بست شناخت تنها در فلسفه اسلامي گشوده شده است. او راه حل را چنين تبيين مي كند: ماهيات يا معقولات اوليه منشا انتزاع مفاهيم فلسفي همچون امكان، ضرورت، عليت و ... هستند و چون معقولات اوليه نيز به دلايل وجود ذهني با آنچه در عالم خارج است مطابقت دارند، شناخت امكان پذير مي شود. در اين مقاله، دلايل مطرح شده در حكمت متعاليه، در خصوص تطابق بين صور ذهني با ماهيات خارجي نقد و بررسي مي شود. در خصوص اين نظريه بايد گفت مي توان پذيرفت كه معقولات ثانيه از معقولات اوليه انتزاع مي شود، اما مشكل اصلي شناخت همان معقولات اوليه است و اينكه چه دليلي براي مطابقت وجود دارد. بديهي دانستن شناخت در واقع پاك كردن صورت مساله است و نه حل آن. اگر اشكال مربوط به مطابقت ذهن با خارج مطرح باشد معقولات ثانيه نمي تواند مشكل شناخت را حل كند. در حكمت متعاليه بحث شناخت از بحث وجود و ماهيت انفكاك ندارد. به نظر مي رسد بحث مطابقت ماهيت ذهني با ماهيت عيني در مبحث وجود ذهني بيشتر بر مبناي «اصالت ماهيت» است تا بر مبناي «اصالت وجود». ارايه راه حل براي مساله شناخت، موضوع يك پژوهش مستقل است و اين مقاله تنها به نقادي نظريه شناخت در حكمت متعاليه مي پردازد تا متفكران با عنايت به اشكالات موجود به پاسخ مناسب بينديشند.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 11 سال 1386
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان