عنوان مقاله :
واكاوي قرارداد 1237 هجري ايران و انگلستان
عنوان به زبان ديگر :
An Investigation of the Anglo-Persian Treaty of 1822/1237
پديد آورندگان :
مومني ، محسن نويسنده Moʹmeni, Mohsen , دهقان نژاد، مرتضي نويسنده دانشگاه اصفهان Dehqannejhad, Morteza , زمان نژاد، سارا نويسنده Zamannejhad, Sara
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1389
كليدواژه :
بحرين , بروس , قاجار , حسينعلي ميرزا , قرارداد اساسي
چكيده فارسي :
در پي گرفتاريهاي ايران در جنگ با روسيه، حكومت انگليسي هند براي آنكه كنترل منطقة خليج فارس را به دست بگيرد و شيخنشينها را نيز به تابعيت خود درآورد، در سال 1820م براي مبارزه با دزدي دريايي قراردادي با شيخهاي عرب منعقد كرد كه به قرارداد اساسي معروف شد. انگليسيها در اين قرارداد برخلاف تعهدهاي پيشين خود با ايران در عهدنامههاي مفصل و مجمل، شيخ بحرين را نيز وارد كردند. اعتراضهاي ايران از طريق حاكم شيراز، حسينعلي ميرزا فرمانفرما به انعقاد قراردادي در سال 1237ه/1822م ميان او و بروس، نمايند? انگلستان مقيم بوشهر منجر شد. در اين قرارداد كه موضوع اصلي اين پژوهش است، دولت انگلستان بر حق حاكميت ايران بر بحرين صحه گذاشت، اما پس از مدتي حكومت انگليسي هند از اجراي مفاد آن سر باز زد و به بهانههايي آن را بياعتبار دانست. بهعلاوه، اين قرارداد يكي از سندهاي مهمي بود كه ايران براي اثبات ادعاي خود دربار? حق حاكميت بر بحرين در قرن نوزدهم و بيستم به آن استناد ميكرد. اين پژوهش در پي روشن كردن آن است كه آيا اين اقدام انگليسيها اشتباهي سياسي بود يا راهبردي موقت براي برونرفت از مشكلاتي كه در آن بره? زماني با آن درگير بودند.
چكيده لاتين :
In 1820/1235, the British Raj of India found the misfortune defeats of Iran in Russo-Persian conflict on Caucasus an excellent opportunity to exalt its position in Persian Gulf and raise the piracy problem as a reasonable pretext; therefore it came to a treaty with some Arab Shaykhs of southern coasts of Persian Gulf which was named "General Treaty of Peace". In contrast to their commitments in former treaties with Iran, here they entered the Shaykh of Bahrayn to these negotiations too. Iranʹs protest to this action through Hossain ʹ Ali Mirza, Governor of Shiraz, resulted in a new treaty (1822/1237) between him and Brus, the resident consul of Britain in Bushehr in this time. According this new treaty -which is central to our present survey- Britain recognized Iranʹs territorial right over Bahrayn. But British Raj of India denied her commitments according to this treaty and labeled it as unfounded. Nevertheless, throughout 19th and 20th centuries this treaty was a firm evident for Iran in his territorial claims on Bahrayn. The present paper aims to explain if this treaty was a political gaffe of the English consul or a provisional devise to dispose of that situation.
عنوان نشريه :
جستارهاي تاريخي
عنوان نشريه :
جستارهاي تاريخي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی سال 1389
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان