نگاهي به طرح حمايت از گسترش بنگاه‌هاي اقتصادي زودبازده و برخي كاستي‌هاي اجراي آن

نگاهي به طرح حمايت از گسترش بنگاه‌هاي اقتصادي زودبازده و برخي كاستي‌هاي اجراي آن

درصد قابل توجهي از جمعيت در سن اشتغال كشور به شكل آشكار و پنهان بيكار هستند. راه حل چيست؟ در كشور هاي مختلف براي حل معضلي از اين دست راه حل هاي مختلفي انديشيده شده كه تعدادي از آنها عبارتند از: استفاده از توانايي هاي بالقوه جامعه و اقتصاد و به فعليت رسانيدن آنها و حمايت از بنگاههاي اقتصادي كوچك و زودبازده، اعطاي بيمه بيكاري، حمايت از توليدكنندگان كوچك از طريق خريد محصولات توليدي آنها و كمك به احداث و راه اندازي واحدهاي خدماتي و توليدي نيازمند سرمايه كم و تشويق به توليد فكر از طريق خريد فكرهاي جديد براي كمك به كساني كه توانايي فكر دارند ولي توان توليد و كار خدماتي ندارند. در ايران، آنچه از سال 1384 در دولت نهم به عنوان راه حل اتخاذ شده، توسعه بنگاه هاي كوچك زودبازده و افزايش حمايت از آنها براي گسترش دامنه فعاليت باهدف كاهش ميزان بيكاري بوده است. طيف موافقان و مخالفان نظرات متعددي در خصوص موفقيت يا عدم موفقيت احتمالي آن ارايه نموده اند. از آنجا كه اين طرح در ابتداي مسير قرار دارد، عمده اين صاحب نظران نيز ، نظرات خود را بر اساس شناخت نسبي از اجراي اين طرح در ساير كشورها به دست آورده اند. هدف ما ارايه شناختي از اين نوع بنگاهها ، نتايج حمايت هاي انجام گرفته و در نهايت برخي نواقص و ضعفهاي عملكردي در اين خصوص است. ادبيات موضوع هم بررسي خواهد شد. نهايتاً پيشرفت هاي آينده و تقويت زير ساخت هاي قانوني و مالي در ايران مي تواند منجر به موفقيت قابل توجهي در اين برنامه شود. با اميد به اين كه كمكي باشد به رفع كاستي ها و ارتقاي كيفي اين طرح.

A considerable percent of our population who can work, are obviously or hiddenly unemployed. What is the solution? Different countries have chosen different ways to solve this problem. Such as: the use of potential ability of society and economy, support of Small and Medium size Enterprises (SMEs) , unemployment insurance, offering aid to small producers by buying their products and help them to establish and launch services and manufacturing units that require less capital, and paying for new ideas to help those who have the ability to think, but are not able to produce or to do a service. What has been chosen as the solution by the ninth government, In Iran since 2005, is development of SMEs and support them more, in order to expand the dominance of their with the purpose of reducing unemployment. Experts have presented several pros & cons comments regarding the success or failure possibility. Because this project is located in the beginning of its pathway, these comments come from the expertsʹ relative knowledge of other countries experience. Our purpose is to describe this type of firms and then we assess the results of this kind of supports and eventually the performance defects and weaknesses. The relevant literature will be reviewed. Eventually, the future developments as well as legal and financial infrastructure improvement in Iran could lead to considerable success in this plan. We hope to minimize the shortcomings and improve the quality of this plan.