عنوان مقاله :
سرّ معمور نگاهي به مفهوم «صورت» و «معني» در كتاب فيه ما فيه
عنوان به زبان ديگر :
سرّ معمور نگاهي به مفهوم «صورت» و «معني» در كتاب فيه ما فيه
پديد آورندگان :
همتي، حجتاللّه نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
ماهنامه سال 1390 شماره 161
كليدواژه :
الصوره , الظاهر , المعني , مولوي , فيه ما فيه , Form , Fihi Ma Fih , meaning , Mulawi , the depth , باطن , the surface , الباطن , صورت , ظاهر , معني
چكيده فارسي :
كل پيام مولوي، با استفاده از رمزي كه خود او در تمايز ميان «صورت» و «معني» بيان كرده، قابل تشريح و تفسير است. مولانا با تمايز نهادن ميان صورت و معني و استفاده از صورت به عنوان رمزي كه به معني منتهي ميشود، عميقترين و رفيعترين آموزههاي عرفاني و هستيشناسي خود را تبيين ميكند. هدف اين پژوهش تبيين دقيق مسيله صورت و معنا از ديدگاه مولانا و آشنايي بيشتر با ساختار تجارب عرفاني اين عارف بزرگ در مورد وجوه متعدد حيات و سلوك معنوي است كه با پيگيري اين موضوع در مجموعه مقالاتش (كتاب فيه ما فيه) و تشريح مواضعي كه وي در اين كتاب ارزشمند به اين موضوع اشاره كرده است، بدان پرداختهايم.
با توجه به تحليل نهايي اقوال مولوي، مشخص ميگردد كه مراد مولانا از «صورت»، جهان خارج و عالم مادي، و در رابطه با انسان، جسم خاكي اوست. و مراد از «معني» عالم برين و جهان آخرت، و در رابطه با انسان، روح خداجوي اوست. و با ديدي ژرفتر، مولانا دامنه اين بحث پر شور را به حقيقت توحيد ميكشاند و از آن رهگذر همه مظاهر هستي را تفسير ميكند. آدمي، اعمال، افكار و احساسات او، حقيقت سخن، پير و مرشد، نبي، كفر و ايمان و... در نگاه مولانا داراي صورت و معني هستند و البته انسان نبايد مفتون نقشهاي ظاهري بماند. چشم دوختن به ظواهر، راه را از رسيدن به حقايق امور ميبندد. مولانا نگاه ما را متوجه همه اشياي عالم ميكند و از ما ميخواهد كه با ديده بصيرت، به همه امور بنگريم و جلوههاي گوناگون فعل الهي را، كه به وحدت حضرت حق دلالت دارند، دريابيم.
چكيده لاتين :
Mulawi’s whole message can be explained and analyzed by using the code which he has presented in his attempt to distinguish form from meaning. By distinguishing between form and meaning and using form as a code which leads to meaning, he has explained his deepest and remarkable gnostic and ontological ideas. The present research tries to precisely explicate the form and meaning in Mulawiʹs view and have a better acquaintance with the structure of gnostic experiences of this great gnostic concerning the various aspects of life and spiritual wayfaring. In order to investigate this subject, the author expounds Molaviʹs works.
The final analysis of his words shows that by “form” he means external and corporeal world and concerning man he means his physical body. And by “meaning” he means transcendent world and the hereafter and concerning man his God-seeking sprit. Through his deeper insight, he extends this vital issue to the reality of unity and then seeks to interpret all the features of existence. According to him, man, his deeds, thoughts and sensations, the real meaning of speech, spiritual master and director, prophet, disbelief and belief, etc… have form and meaning. In fact, man must not be deceived by forms, because focusing on forms hinders one from realizing the realities of things. Mulawi directs our look towards all things in the universe and wants us to view everything insightfully and understand the different manifestations of Divine action which are represented in the unity of God.
چكيده عربي :
السرّ المعمور، نظرهٌ علي مفهوم ( الصوره ) و( المعني ) في كتاب فيه ما فيه/
يمكن شرح وتحليل رساله مولوي عن طريق الرمز الذي اشار اليه في تعيين الفرق بين الصوره والمعني. يوضّح مولانا ادقّ واسمي تعاليمه العرفانيّه والوجوديّه عبر ايمانه بالاختلاف بين الصوره والمعني، واستخدام الصوره كرمزٍ يُختم بالمعني. والهدف من هذه الدراسه هو بيان مساله الصوره والمعني بشكلٍ دقيقٍ برويه مولانا، والاطّلاع علي مبادي تجاربه العرفانيّه في نواحي الحياه كافّهً وسلوكه المعنويّ، وذلك اعتماداً علي نتاجاته. والحصيله النهاييّه لاقوال مولوي، توحي لنا انّ مراده من الصوره هو العالم الماديّ الذي له صلهٌ بالانسان وجسده المخلوق من طينٍ، وانّ مراده من المعني هو العالم العلويّ وحياه الآخره الذي له صلهٌ بحياه الانسان المعنويّه وروحه التي اكرمها الله تعالي بها. ولو امعنّا النظر في آراي مولانا بدقّهٍ، لوجدنا انّ ايمانه هذا يسوقه نحو حقيقه التوحيد ومن هذا المنطلق فهو يُفسّر جميع مظاهر عالم الوجود. وحسب راي مولانا فانّ الانسان واعماله وافكاره واحاسيسه وحقيقه كلامه، وجميع الخلايق والنبي والكفر والايمان؛ كلّها قضايا لها صوره ومعني. ولكن لا يجدر بالانسان ان ينخدع بالادوار الظاهريّه لهذه الامور، اذ انّ الاكتفاي بالظواهر سوف يُمنعه من ادراك الحقايق. فمولانا ذو نظرهٍ شموليّهٍ لكلّ شييٍ في الكون، ويدعونا الي ان ننظر الي الامور بنظره البصيره من اجل ان ندرك مكامن الافعال الالهيّه التي تسوقنا نحو الحضره المقدّسه.
اطلاعات موجودي :
ماهنامه با شماره پیاپی 161 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان