بررسي اوضاع اجتماعي، سياسي كرمان از برآمدن تا برافتادن نادرشاه

بي ترديد، ظهور فاتحي به نام نادر شاه افشار در اواسط قرن دوازدهم هجري، براي ايران لازم بوده است. اوضاع آشفته كشور بگونه اي بود كه روسيه و عثماني شمال غرب و غرب كشور را با همديگر تقسيم كرده و مناطق مركزي ايران نيز در چنگ افغان هاي غلزايي بود. در چنين شرايطي نادر ظهور مي كند و تمام انتظاراتي را كه يك فرد ايراني مي تواند داشته باشد، برآورده مي كند. ايجاد آرامش و امنيت و سركوب مدعيان داخلي، رساندن كشور به مرزهاي طبيعي و سياسي اواخر دوره صفويه و حتي فراتر از انتظار، فتح هندوستان، ولي چه سود كه نادر شرري بود و در هوا افسرد.اما اوضاع اجتماعي، سياسي، اقتصادي كرمان در دوره نادرشاه چگونه بوده است؟ نادر در ايام پادشاهي خود دوبار به كرمان سفر كرد، سفر اول، قبل از حمله وي به قندهار انجام گرفت و چنان مردم كرمان را براي مهيا كردن تجهيزات و آماده كردن راه عبورش به قندهار تحت فشار قرار داد كه در منابع محلي و عمومي كمتر به آن پرداخته شده است. نمونه هايي از اين فشارها دستور ساختن زنجير براي عبور لشكر نادر از رودهيرمند بود كه مردم كرمان بايد اين تجهيزات را اگر چارپايي نداشتند برروي دوش خود تاهيرمند حمل مي كردند. تمام امكانات مورد نياز و مهمتر از همه، پول كه به عنوان ماليات از كرمانيان وصول شد.سفردوم، آخرين سفر نادر، قبل از مرگ وي بود. نادر كه در اواخر عمر به شدت از لحاظ جسمي و رواني، عذاب مي كشيد و اين خود آزاري را تبديل به مردم آزاري كرده بود، به فجايع هولناكي در كرمان دست زد كه متاسفانه مورخان درباري مثل ميرزامهدي خان استرآبادي يا محمدكاظم مروي هيچ اشاره اي به آنها نمي كنند. ساختن مناره از جمجمه هاي قربانيان، قتل فجيع نايب الحكومه و كلانتر شهر به بهانه هاي واهي وسپس بريدن ماليات دور از انصاف براي كرمانيان. كار به جايي رسيد كه بعضي از مردم كرمان براي اداي ماليات تعيين شده مجبور به فروش دختران و پسران خود به سربازان تاتار اردوي نادر و بازرگانان تركمان شدند..