عنوان مقاله :
كردار ادراكي، نقطه تلاقي نفس و بدن در فلسفه برگسون
عنوان به زبان ديگر :
كردار ادراكي، نقطه تلاقي نفس و بدن در فلسفه برگسون
پديد آورندگان :
سلطاني گازار ، مهدي نويسنده Soltani Gazar, Mahdi
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1388 شماره 20
كليدواژه :
حافظه , تاثر حسي , خاطره , خصلت سينماتوگرافي ذهن , شهود , ديرند , وجدان دروني , يادماندهـنمود
چكيده فارسي :
هنري برگسون، فيلسوف فرانسوي، از پيشگامان جرياني است كه در بحبوحه نگرشهاي پوزيتيويستي مدرن، نقش و حجيت دريافتهاي متافيزيكي، اخلاقي و ديني را در فلسفه احيا كرد. برگسون با برگزيدن روش معرفتي شهود، به جاي روش آزمايشگاهي و پوزيتيويستي علم جديد، محوريتي قاطع به اين دريافتها داد. او هرگونه نگاه تجزيهگر به متعلقات معرفت را ناديده گرفتن پيوند و همبستگي ذاتي و درنتيجه قلب ماهيت آنها تلقي ميكرد.
به نظر برگسون جهان و تمام پديدههاي آن خصلت زماني دارند و پويا هستند. او از زمان معناي استمرار و توالي همبسته پديدهها را مد نظر دارد و از آن به «ديرند» تعبير ميكند. از ديد او شناخت اين ماهيت ذاتي تنها با روش شهودي و ارتباط بيواسطه با جهان و پديدهها ميسر است. بارزترين نمونه اين شناخت، وجداني است كه ما از حالات دروني خود داريم.
برگسون از نگرش معرفتشناسي خود در جهت تحليل و تبيين رابطه نفس و بدن بهره ميبرد. او دوگانگي نفس و بدن را ميپذيرد و تحليل كردار ادراكي را توجيهگر رابطه آنها معرفي ميكند. از نظر او معرفت دو سويه دارد؛ يكي تاثرات حسي و ديگري خاطره يا ياد كه در نقطهاي به نام «يادمانده ـ نمود» به هم ميپيوندند. اين نقطه همانند پرده پيانو تاثرات دريافتي را به جريان معرفتي تبديل ميكند.
اما به نظر نميرسد تحليل برگسون هم تفاوت بنياديني با غده صنوبري دكارت داشته باشد و در واقع مشكل ثنويت و رابطه نفس و بدن را حل نميكند، چراكه او نيز دوگانگي نفس و بدن را هستيشناختي تلقي ميكند نه معرفتشناختي.
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 20 سال 1388
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان