تاثير الگوهاي اسكيزوتايپي همايند با اختلال وسواس فكري-عملي در درمان شناختي-رفتاري

تاثير الگوهاي اسكيزوتايپي همايند با اختلال وسواس فكري-عملي در درمان شناختي-رفتاري

شخصيت اسكيزوتايپي همايند در وسواس فكري- عملي با پاسخ درماني ضعيف رابطه نشان داده است. پژوهش‌هاي قبلي فرض كرده اند شخصيت اسكيزوتايپي سازه‌اي همگن است. چنين رويكردي مي‌تواند رابطه اسكيزوتايپي و پيامد درماني را مغشوش كند. هدف پژوهش حاضر بررسي تاثير همايندي صفات شخصيت اسكيزوتايپي در درمان شناختي- رفتاري بود. طرح پژوهش از نوع طرح‌هاي نيمه آزمايشي بود. جامعه‌ آماري كليه‌ بيماراني را شامل بود كه در سال‌هاي 1386 و 1387 به مراكز درماني موجود در شهر تبريز مراجعه كرده بودند. نمونه‌اي به حجم 30 نفر از ميان مبتلايان به اختلال وسواس فكري- عملي به روش در دسترس انتخاب و در سه گروه خالص، با علايم مثبت شخصيت اسكيزوتايپي، و با علايم منفي شخصيت اسكيزوتايپي تحت درمان شناختي رفتاري قرار گرفتند. ابزار‌هاي پژوهش عبارت بودند از: مقياس وسواس فكري- عملي ييل- براون، مقياس شخصيتي اسكيزوتايپي، پرسشنامه شخصيت اسكيزوتايپي، فرم كوتاه و مصاحبه باليني ساختاريافته براي اختلال‌هاي محور I در DSM-IV. داده‌ها با روش‌هاي آماري تحليل كوواريانس تجزيه و تحليل شدند. نتايج نشان داد گروه وسواس فكري- عملي همراه با علايم مثبت شخصيت اسكيزوتايپي در مقايسه با گروه خالص و گروه با نشانه‌هاي منفي شخصيت اسكيزوتايپي بهره كمتري از درمان مي‌برند و بين دو گروه وسواس فكري- عملي خالص و وسواس فكري- عملي همراه با نشانه‌هاي منفي شخصيت اسكيزوتايپي در پيامد درماني تفاوتي مشاهده نمي‌شود. نشانه شناسي مثبت و منفي شخصيت اسكيزوتايپي تاثيرات متفاوتي بر پيامد درماني اختلال وسواس فكري- عملي دارند. با توجه به نتايج به دست آمده، لزوم تمايز بين نشانه شناسي مثبت و منفي شخصيت اسكيزوتايپي در مطالعات مرتبط با پيش آگهي ضعيف درماني اختلال وسواس فكري - عملي مورد تاكيد است.