مقايسه ي سبك هاي يادگيري و شيوه هاي حل مسيله ي دانشجويان دختر و پسر گرايش هاي علوم انساني، علوم پايه و فني- مهندسي

مقايسه ي سبك هاي يادگيري و شيوه هاي حل مسيله ي دانشجويان دختر و پسر گرايش هاي علوم انساني، علوم پايه و فني- مهندسي

هدف از اجراي اين پژوهش، مقايسه ي سبك هاي يادگيري دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد مرودشت در سال تحصيلي 87-86 بود. براي اين منظور، 450 دانشجوي دختر و پسر از گرايش هاي علوم پايه، فني مهندسي و علوم انساني (از هر گرايش 150 نفر ) با روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند. در اين پژوهش از پرسشنامه هاي سبك هاي يادگيري فلدر- سولومان و شيوه هاي حل مسيله ي هپنر استفاده گرديد. داده ها با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون، t مستقل، تحليل واريانس دوطرفه، آزمون تعقيبي توكي و ضريب اتا مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. اين پژوهش نشان داد كه: الف) بين سبك هاي يادگيري و شيوه هاي حل مسيله ي دانشجويان رابطه ي معني دار وجود دارد. ب)بين سبك هاي يادگيري دانشجويان گرايش هاي علوم پايه، علوم انساني و فني- مهندسي تفاوت معني دار وجود دارد. به اين گونه كه دانشجويان گرايش فني- مهندسي بيش تر سبك يادگيري حسي، كلي، فعال و ديداري را ترجيح مي دهند در حالي كه دانشجويان گرايش علوم پايه بيش تر از سبك يادگيري كلامي، متوالي، شهودي و تاملي و دانشجويان گرايش علوم انساني بيش تر از سبك يادگيري فعال استفاده مي كنند. ج) بين سبك هاي يادگيري دانشجويان دختر و پسر تفاوت معني دار وجود دارد به گونه اي كه سبك يادگيري پسران از نوع كلامي، شهودي، متوالي و تاملي است. در حالي كه سبك يادگيري دختران از نوع حسي، كلي، فعال و ديداري است. د)بين شيوه هاي حل مسيله دانشجويان گرايش هاي علوم پايه،علوم انساني و فني- مهندسي تفاوت معني دار وجود دارد.به اين صورت كه دانشجويان گرايش فني- مهندسي بيش تر شيوه ي حل مسيله ي خلاقيت، اعتماد، اجتناب و روي آورد را ترجيح مي دهند. در حالي كه دانشجويان گرايش علوم پايه بيش تر از شيوه ي حل مسيله ي درماندگي و دانشجويان گرايش علوم انساني بيش تر از شيوه ي حل مسيله ي خلاقيت و مهارگري استفاده مي كنند). بين شيوه هاي حل مسيله ي دانشجويان دختر و پسر تفاوت معني دار وجود دارد. به گونه اي كه شيوه ي حل مسيله ي پسران از نوع درماندگي و روي آورد است. در حالي كه شيوه ي حل مسيله ي دختران از نوع اعتماد و اجتناب است.

This study aimed at studying learning styles and problem-solving styles of university students. To this aim, 450 students were selected through stage cluster sampling strategy from among all student of Marvdasht Islamic Azad University. Felder-Solomonʹs learning styles and Heppnerʹs problem-solving styles questionnaires were administered to the sample. The results of the study showed that there was a significant relationship between studentsʹ learning styles and their problem-solving styles. It was also indicated that there was a significant relationship between studentsʹ major and the patterns of use of both learning styles and problem-solving styles. Further it was revealed that there was a statistically significant difference between the pattern of use of problem-solving styles of male and female students.