فرهنگ و مسكن

هدف از طراحي محيط، تنها بر محور بيان هاي زيبايي شناسانه قرار نمي گيرد بلكه طراحان معمولاً از طريق ادراك موضوع طراحي، تشخيص مسايل و ارايه راه حل ها، طرحي را به نتيجه مي رسانند كه نه تنها به نيازهاي كيفي كاربران پاسخ مي گويد بلكه محيطي زيبا نيز خلق مي نمايند. بنابراين هدف طراحي، خلق محيطي با اجزايي نظير‌ قرارگاههاي رفتاري و مبلمانهايي است كه همه آن ها متناسب با نيازهاي رفتاري، انتظارات، توقعات و نيازهاي كيفي كاربران متناسب قرار مي گيرند. اين بدان معناست كه محصول چنين تلاشي بايد بر اساس شناخت ويژگي كاربران يعني" فرهنگ" آنان باشد، تا بتواند به نياز آنان پاسخ گويد. مردم و رفتارهاي آنان بخشي از سيستم محيط هاي مسكوني مي باشند، به طوري كه رفتار و محيط را نمي توان از يكديگر جدا فرض نمود. رفتارهاي انساني همواره در بستر محيط شكل مي گيرند و نمي توان بدون در نظر داشتن تاثير محيط، شرايط رفتاري را مورد تجزيه و تحليل و ارزيابي قرار داد. بنابراين طراحي بايد با تكيه بر دانش چگونگي تعامل انسان با محيط به نتيجه برسد. در حاليكه اين دانش هيچ گاه كامل و بدون نقص نيست، طراحان نيز نبايد بر اساس نقطه نظرهاي شخصي عمل نمايند. اما تصميمات طراحي مي-تواند در هر مقطع زماني بر اساس اطلاعاتي كه از طريق تحقيق به دست مي آيند، اتخاذ شود. فرهنگ يك مفهوم و ساختار نظري است، از سوي ديگر يك ويژگي براي بسياري از موضوعات نظير تفكر انسان، جهان بيني، ديدگاه، رفتار و چگونگي انجام آن مي باشد، معمولاً طراحان همواره بر اهميت فرهنگ در محيط هاي مصنوع تاكيد بسيار دارند، اما هيچ كدام در مورد چيستي آن يا چگونگي تاثير فرهنگ بر محيط هاي انساني به طور واضح سخن نگفته اند، زيرا طبيعت مفهوم فرهنگ خيلي روشن نشده و مورد تجزيه و تحليل قرار نگرفته است. چنانچه وجوه مختلف و حدود آن روشن گردد، مي توان از مفهوم فرهنگ و وجوه آن در طراحي محيطي به نحوه قابل دركي استفاده نمود.

The purpose of environmental design practice is not only to provide an artistic medium to express themself artistically. Best design solutions and satisfactory design approaches arise from identification of problems and objective orientation toward design issues. This necessitates the identification of users’ needs and concerns in the beginning of the design process, in order to produce desirable and efficient solutions, although it may not always interest designers. Identification of various aspects of design problems includes getting access to the proper knowledge regarding to environment and its constituent parts such as suitable settings and furnishings as well as identification of the activities. This implies that the product of designing buildings and any other physical environments must be based on understanding the human nature and characteristics which means that design need to respond to culture. In fact no design solution can claim perfection, it can only achievable when it is based on the best available information and data at any given moment in time; Therefore culture as representative of people - environment interaction, should be regarded as the main area of investigations and it is the subject of change and transformation according to the advances in human knowledge. Design must consider culture and information that leads design process towards achieving appropriate human - environment relationship. This requires to give priority to a comprehensive research, based on the state of the art of related studied, and the most up- to- date available knowledge, rather than to the designer’s personal preferences. Their intuition might form hypotheses which is important for design disciplines to learn.In order to examine the success of a design solution, it is critical for designers to set the goal and objectives in advance to any exploration of ideas and artistic endeavors.