عنوان مقاله :
ناامني هستيشناختيِ زندگي شهري در آثار روشنفكران ادبي(شهر تهران در دهههاي چهل و پنجاه شمسي)
عنوان به زبان ديگر :
ناامني هستيشناختيِ زندگي شهري در آثار روشنفكران ادبي(شهر تهران در دهههاي چهل و پنجاه شمسي)
پديد آورندگان :
قانعيراد، محمدامين نويسنده Ghaneirad, Mohammad Amin
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1388 شماره 0
كليدواژه :
پديدارشناسي شهر , تجربۀ شهر , تجربه مدرنيته , همبستگي اجتماعي , اعتماد , روشنفكران , ناامني هستي شناختي
چكيده فارسي :
اين مقاله به بررسي بازنمايي تجربه پديدارشناختي در آثار روشنفكران ادبي شهر تهران
(شعراي نوپرداز) در دهههاي چهل و پنجاه شمسي ميپردازد. دليل انتخاب دهههاي مزبور، رشد شتابان شهرنشيني و برنامههاي نوسازي در ايران و به ويژه، گسترش شهر تهران به لحاظ جمعيتي و توسعه فضاهاي شهري در اين دوره است. در پي روند شتابان صنعتيشدن و متعاقب اصلاحات ارضي در اين دوران، يك "جنبش مهاجرت" گسترده شكل گرفت و شهر تهران به يكي از كانونهاي اصلي جذب مهاجران تبديل شد. در اين دوره، توسعه ادبيات مدرن حاصل فعاليت قشر روشنفكري بود كه غالب آنان به لحاظ خاستگاه جمعيتشناختي به تهران تعلق نداشتند. روشنفكران ادبي اين دوره ديدگاهها و نگرشهاي متنوعي داشتند كه با وجود تجربه آنان از مدرنيته و گسترش فضايي و جمعيتي تهران با يكديگر شباهتهايي را نشان ميدهند. براي شناخت تجربه روشنفكري، آثار برخي از شاعران نوپرداز اين دوره چون فروغ فرخزاد، سهراب سپهري، احمد شاملو، فريدون مشيري، حميد مصدق و محمدرضا شفيعي كدكني انتخاب شدهاند. ملاك انتخاب اين شاعران، شهرت ادبي و گسترش سبك و تجديد چاپ مكرر آثار آنها طي سالهاي مزبور و پس از آن است.
چارچوب مفهومي و نظري اين مطالعه تا حدي حاصل تقارب نظريات لوييس ويرث و آنتوني گيدنز است. در اين مقاله مفهوم "ناامني هستيشناختي" براي توصيف نگرشهاي عاطفي و شناختي شاعران به كار ميرود. رشد شهرنشيني در دهههاي چهل و پنجاه و در شرايط فقدان عرصه عمومي و جامعه مدني، با توسعه يك جامعه تودهاي همراه بود كه پا به پاي آن، از خودبيگانگي اجتماعي و احساس تنهايي در بين مردم تهران رسوخ ميكرد. توسعه شهر تهران با از دست دادن نقاط مرجع، حس فناپذيري، فقدان اعتماد اجتماعي و از دست دادن هويت شخصي در بين شهرنشينان پيوند داشت. اين شاخصها از لحاظ روانشناختي ـ عاطفي، به پيدايش "ناامني هستيشناختي" در بين مردم انجاميد و با هول، اضطراب و احساس ناامني رواني همراه بود. روشنفكران ادبي به عنوان لايه حساس جامعه، تنشهاي اين جامعه تودهاي را بيش از همه درك ميكردند و آثار آنان مبين حس "ناامني هستيشناختي" در يك جامعه شهري تودهوار و در حال رشد است. مشخصههاي ناامني هستيشناختي، همچون حس بيمكاني و گمگشتگي، احساس مرگ ذهني، عدم يقين، بيمعنايي و زندگي در يك شهر با روابط ناپايدار و اعتمادناپذير و داشتن هويتي نامنسجم، ناتوان و در هم شكسته در آثار ادبي اين دوره منعكس است. اين مقاله با كاربرد روش تحليل محتواي كيفي، مشخصههاي ناامني هستيشناختي و واكنشهاي متفاوت هويتجويي و امنيتخواهي، چون ميل به مرگ، انتظار، ميل به مهاجرت و گريز تخيّلي را در آثار شاعران مزبور بررسي ميكند.
چكيده لاتين :
This paper studies the representations of Tehran in the works of literary intellectuals (New Style Poets) in the 60s and 70s. For understanding intellectuals’ phenomenological experiences the works of some of the new style poets including F. Farokhzad, S. Sepehri, M. Akhavan Sales, F. Moshiri, H. Mosadegh and M. R. Shafiee Kadkani were selected.
Conceptual and theoretical framework of the study is provided by a combination of Wirth and Giddens theories on the social climate of modern cities. The concept of “ontological insecurity” was used for the description of emotional and cognitive attitudes of poets.
According to our hypothesis, due to uneven development of Tehran at that period, we can find the characteristics of ontological insecurity such as feeling placeless, subjective death, uncertainty, meaningless and life in a city with discontinuous and distrustful human relations and having inconsistent, unable and fragmented identity, in the poets’ works. The method of study is qualitative content analysis. Findings of the study, with application of this method, approved our hypothesis.
عنوان نشريه :
مطالعات اجتماعي ايران
عنوان نشريه :
مطالعات اجتماعي ايران
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1388
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان