شاخص سازي تابع عضويت فازي، نوع شناسي و واسنجي در جامعه شناسي

شاخص سازي تابع عضويت فازي، نوع شناسي و واسنجي در جامعه شناسي

چكيده ابتدا مفهوم تابع عضويت فازي به همراه مفهوم "نوع" به مثابه مجموعه گسسته، براساس فضاي خاصيت، با ذكر مثال طرح مي شود. در ادامه، تابع چندبعدي فازي در ارتباط با چهار مفهوم وابستگي اقتصادي، قدرت اجتماعي، تمدن و فضاي كنش مورد توجه قرار مي گيرد. به دنبال آن، روش هاي مستقيم و غيرمستقيم تعيين توابع عضويت فازي واكاوي مي شوند. در خاتمه، مفهوم واسنجي فازي مطرح مي شود. منظور از واسنجي تحت قاعده درآوردن مدارج وسيله سنجش است. در همين زمينه، براي نمونه مفهوم "نظم اقتصادي متمركز" به مثابه يك مجموعه هدف معرفي مي شود و براساس نوعي واسنجي فازي، ارزش عضويت تعدادي كشورها در اين مجموعه با استفاده از يك مقياس فاصله اي تعيين مي شود.

At the outset, the concept of fuzzy membership function along with concept of “type” as a crispy set, based on property space, with some illustrations, are reviewed. Then, three substantive concepts including, economic dependency, social power, civilization and an analytical concept, i.e. social action space, are defined on the basis of fuzzy approach. Moreover ,direct and indirect methods of assigning fuzzy membership will be introduced and discussed .Finally , the “degree of concentration of non agricultural economic resources” measured at internal level, around 1990, for some countries are utilized, as “indirect empirical proxy” for the concept of “concentrated economic order”.To calculate fuzzy membership values for seventeen countries(as examples) ,in target set i.e. ,concentrated economic order as a set ,the proxy variable is transformed by way of natural logarithm of odd ratios and fuzzy calibration.