ريشه هاي رهيافت كيفرهاي اجتماع محور با تاكيد بر ناكارايي كيفر سالب آزادي

ريشه هاي رهيافت كيفرهاي اجتماع محور با تاكيد بر ناكارايي كيفر سالب آزادي

كيفر حبس كه به عنوان كيفر جامعه متمدن سده هاي هيجده و نوزده ميلادي ارايه شد، اينك در بسياري از نظام هاي حقوقي عدالت كيفري كاربرد روزافزوني يافته است. مقاله حاضر ناكارايي كيفر حبس را مورد بررسي قرار داده و عواملي چون ازدحام جمعيت در زندان، فرهنگ پذيري زندان، نصب برچسب مجرمانه، را به عنوان زمينه ساز ايجاد جنبش بدبيني به اين كيفرو تولد نسل جديد كيفرها ، زير عنوان كيفرهاي اجتماع محور ومعرفي مي نمايد رويكرد به كيفرهايي كه بستر اجراي آنها اجتماع است نيازمند فراهم نمودن زمينه هاي اجراي آنها تبليغ، اختصاص منابع مالي لازم و... است. ليكن كيفر حبس را نمي توان از سياهه كيفرها حذف نمود و لازم است به عنوان آخرين راه چاره در زرادخانه كيفري باقي بماند.

Imprisonment introduced as the civilized society penalty in18th and 19th centuries, now has found an increasing usage in most criminal justice systems . This article has discussed the ineffectiveness of imprisonment and has introduced factors such as overcrowding in prison, prisonization , criminal labeling as the fact to cause pessimism to this sanction and form a new generation of penalties as community sanctions . The approach to the sanctions performed in society requires to provide operation themes , propaganda, investment and … . Therefore imprisonment can not be totally omitted from the list of sanctions and must remain as the last resort in criminal justice system.