عنوان مقاله :
ديدگاه پرستاران بيمارستانهاي تامين اجتماعي كرج و شهريار در رابطه با آموزش مداوم پرستاري(1388)
عنوان به زبان ديگر :
ديدگاه پرستاران بيمارستانهاي تامين اجتماعي كرج و شهريار در رابطه با آموزش مداوم پرستاري(1388)
پديد آورندگان :
فرماني، پروين نويسنده پروين فرماني، كارشناس پرستاري و سوپروايزر آموزشي بيمارستان تامين اجتماعي البرز كرج، كرج، ايران. , , ضيغمي محمدي، شراره نويسنده دانشكده پرستاري-دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج Zeighami Mohamadi , Sh
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 32
كليدواژه :
آموزش مداوم پرستاري , پرستاران , بيمارستانهاي تامين اجتماعي كرج و شهريار
چكيده فارسي :
پرستاران بخش بزرگي از نيروي انساني مراكز درماني هستند كه جهت رشد حرفهاي و علمي خود به برنامههاي آموزش مداوم نياز دارند. آموزش مداوم به پرستاران كمك ميكند تا عملكرد خود را حفظ كرده و آن را ارتقا بخشند و خود را با تغييرات سريع دانش و مراقبتهاي پرستاري و بهداشتي مطابقت دهند(1). شركت در برنامههاي آموزش مداوم به طور مستقيم برعملكرد پرستاران تاثير گذاشته و موجب افزايش بهرهوري، كاهش مخاطرات شغلي، كاهش موارد خطاي درماني، بهبود جو سازماني و افزايش رضايتمندي پرستاران و حتي بيماران ميشود. به همين دليل شركت اجباري يا اختياري پرستاران در برنامه آموزش مداوم به منظور افزايش كيفيت مراقبت پرستاران بسيار ضروري است(2). چنانچه آموزش مداوم به نحو مناسبي برنامهريزي شود ميتواند به ابزاري قدرتمند براي ارتقاي آموزش كاركنان سلامت در تمام طول زندگي، و متعهد ماندن نسبت به اصول حرفهاي و شغلي تبديل گردد(3). از جمله راههاي ارتقاي كيفيت آموزش مداوم بررسي نظرات آموزشگيرندگان است(4). از آنجايي كه بسياري از صاحبنظران به اجراي برنامههاي آموزش مداوم مبتني بر نياز فراگيران تكيه دارند؛ اين مطالعه با هدف بررسي ديدگاه پرستاران بيمارستانهاي تامين اجتماعي كرج و شهريار در سال 1388 در رابطه با آموزش مداوم طراحي و اجرا شد.
پژوهش حاضر يك مطالعه توصيفي مقطعي بود. جامعه پژوهش شامل كليه پرسنل پرستاري شاغل در بيمارستان تامين اجتماعي البرز كرج (131 پرستار و 51 بهيار شاغل) و بيمارستان تامين اجتماعي شهريار (76 پرستار و 33 بهيار) بود. نمونهگيري به روش آسان انجام شد و شرط ورود به مطالعه دارا بودن حداقل يك سال سابقه كار و تمايل به شركت در پژوهش بود. ابزار گرداوري دادهها پرسشنامهاي بينام متشكل از مشخصات دموگرافيك و سوالاتي در رابطه با زمان مناسب براي برگزاري دورهها، حيطه مورد علاقه براي شركت در دورههاي آموزش مداوم، روش مناسب براي انتخاب عناوين برنامههاي آموزش مداوم، روش مناسب براي آموزش دورهها و روش مناسب براي تدريس، ميزان رضايت از محل برگزاري دورهها، ميزان رضايت از وضعيت كلي برنامههاي آموزش مداوم، انطباق برنامههاي آموزش مداوم با نيازهاي حرفهاي و رضايت از محتواي برنامهها، و پرسشنامه بررسي نيازهاي آموزش مداوم پرستاران بود. اين پرسشنامه توسط شمونايي طراحي شده است و به كمك آن نيازهاي آموزشي پرستاران در دورههاي آموزش مداوم مورد بررسي قرار ميگيرد. ضريب پايايي اين ابزار در مطالعه شمونايي 99 درصد (5) و در مطالعه حاضر (88/0=r) محاسبه شد. جهت تجزيه و تحليل دادهها از نرمافزار آماري SPSS-14استفاده گرديد. سطح معناداري مساوي و كمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
بيشتر پرستاران (8/53 درصد) مناسبترين زمان براي برگزاري دورههاي آموزشي را هفتهاي يك روز، (4/67 درصد) به طور متوالي و (7/47 درصد) در روزهاي اول هفته گزارش نمودند. 9/90 درصد افراد، بهترين روش براي انتخاب عناوين برنامههاي آموزش مداوم را نيازسنجي از خود پرستاران ميدانستند. 9/62 درصد پرستاران علاقمند به دريافت آموزش پيرامون روشهاي عملي و مهارتهاي باليني پرستاري بودند. 4/67 درصد پرستاران مناسبترين روش دريافت آموزش را تركيبي از حضوري و غيرحضوري و مناسبترين شيوه تدريس را در 7/66 موارد، سخنراني همراه با بحث دوطرفه ميدانستند. ميزان رضايت پرستاران از محل برگزاري دورهها و كلاسهاي آموزش مداوم 7/41 درصد در حد متوسط، ميزان رضايت از وضعيت كلي برنامههاي آموزش مداوم 5/45 درصد در حد خوب بود. 3/52 درصد افراد ميزان مطابقت محتوي برنامههاي آموزش مداوم با نياز حرفهاي را در حد متوسط و 8/56 درصد ميزان رضايت از محتوي برنامههاي آموزش مداوم را متوسط ذكر نموده بودند. ده اولويت نيازهاي آموزشي پرسنل پرستاري شاغل در دو بيمارستان تامين اجتماعي البرز و شهريار به ترتيب عبارت بودند از مراقبتهاي بحراني و اورژانس (9/68 درصد)، تدابير پرستاري در بيماريهاي قلب و عروق (4/67 درصد)، داروشناسي (4/67 درصد)، روش كار با دستگاههاي مختلف از جمله رسپيراتور، و مانيتور (4/64 درصد)، آزمايشات تشخيصي (4/64 درصد)، موارد قانوني در پرستاري (6/63 درصد)، تغذيه (6/63 درصد)، كاربرد كامپيوتر در پرستاري (6/63 درصد)، پرستاري حوادث و سوانح (4/61 درصد)، آموزش به بيمار (4/61 درصد). همچنين در دورههاي مراقبتهاي بحراني و اورژانس (8/25 درصد)، موارد قانوني (25 درصد)، پرستاري قلب و عروق (2/24 درصد)، كار با دستگاه (7/22 درصد)، آموزش به بيمار (7/22 درصد)، حوادث و سوانح (2/21 درصد)، نياز به برگزاري دورههاي پيشرفته؛ و در مورد داروشناسي (2/24 درصد) و آزمايشات تشخيصي (7/22 درصد) نياز به برگزاري دورههاي با سطح متوسط احساس گرديده بود.
براساس يافتههاي اين پژوهش، برقراري تسهيلات و امكانات حضور فراگيران شيفتهاي مختلف در دورههاي آموزشي، برگزاري كلاسها به صورتي كه با وظايف شغلي و خانوادگي افراد تداخل كمتري ايجاد نمايد، استفاده از روشهاي غير حضوري اجراي برنامههاي آموزش مداوم، آشنايي اساتيد برنامههاي آموزش مداوم با روشها و الگوهاي جديد تدريس به خصوص شيوههاي مشاركتي و كارگاهي جهت جلب توجه و ايجاد انگيزش به يادگيري، توجه به محيط برگزاري كلاسها و مناسبسازي آنها، برگزاري دورههاي آموزشي بر اساس نيازسنجي از خود پرستاران جهت انطباق محتواي دوره با نيازهاي شغلي آنان، توجه به برنامههايي در جهت ارتقاي مهارت در انجام امور باليني، براي بهبود كيفيت و اثر بخشي برنامههاي آموزش مداوم الزامي بود. از نتايج مطالعه حاضر ميتوان چنين نتيجهگيري نمود كه برنامهريزي و اجراي دورههاي آموزش مداوم از نظر پرستاران شاغل در بيمارستانها تامين اجتماعي كرج و شهريار نياز به بازنگري دارد. نظرسنجي مستمر به منظور اطلاع از نيازها، كمبودها و كاستيها و اقدام در جهت رفع آن زمينهاي خواهد بود جهت حركت به سوي ارتقاي وضعيت برنامههاي آموزش مداوم، استفاده بهينه از منابع محدود و در نهايت افزايش بهرهوري و توانمندي پرسنل پرستاري.
عنوان نشريه :
مجله ايراني آموزش در علوم پزشكي
عنوان نشريه :
مجله ايراني آموزش در علوم پزشكي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 32 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان