ارتباط پنج بُعد شخصيتي و شيوه هاي مقابله با تعارض

ارتباط پنج بُعد شخصيتي و شيوه هاي مقابله با تعارض

در زمينه ارتباط بين پنج بعد شخصيتي و شيوه هاي مقابله با تعارض تاكنون تحقيقي در داخل كشور انجام نشده است. هدف از اين پژوهش، بررسي ارتباط بين پنج بعد شخصيتي و شيوه هاي مقابله با تعارض در بين معلمان تربيت بدني شهر يزد بود. روش تحقيق توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري تحقيق كليه معلمان تربيت بدني مناطق يك و دو شهر يزد بودند (125 نفر). نمونه آماري برابر با جامعه آماري انتخاب شد، اما داده هاي 105 نفر از آنها تجزيه و تحليل شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه هاي مديريت تضاد رابينز و شخصيت )مدل(big five بود. تجزيه و تحليل يافته ها با استفاده از آمار توصيفي و آمار استنباطي (آزمون KS و ضريب همبستگي پيرسون) نشان داد، از بين بُعدهاي شخصيتي، سازگاري بالاترين ميانگين (51% ± 8/3) را داشت و راهبرد راه حل گرايي (44%)، بيشترين روش مورد استفاده براي مقابله با تعارض بود. همچنين يافته ها نشان داد كه بين سازگاري با راهبرد راه حل گرايي و راهبرد كنترل، وجدان با راهبرد راه حل گرايي و راهبرد عدم مقابله، و استقبال از تجربه با راهبرد كنترل رابطه معناداري وجود دارد. بين ديگر مولفه هاي شخصيت و شيوه هاي مقابله با تعارض رابطه معناداري مشاهده نشد.

The aim of this study was to determine the relationship between five personality traits and the methods to confront conflicts in physical education teachers (Yazd city). The research used a descriptive and correlational method. The statistical population consisted of all physical education teachers in districts one and two in Yazd city (N=125). The statistical sample was similar to the statistical population, but the data of 105 subjects were analyzed. Two questionnaires of Robbins conflict management and personality traits (big five model) were used to collect the data. Descriptive and inferential statistics (KS test and Pearson correlation coefficient) were used to analyze the data. The results showed that among five personality traits, agreeableness (51%±8.3) had the highest mean and solution-oriented strategy (44%) was the most useful method to confront conflicts. The other findings also showed that a significant relationship between agreeableness with solution-oriented strategy and control strategy, conscience with solution-oriented strategy and non-coping strategy, openness to experience with control strategy. There was no significant relationship between other personality traits and methods to confront with conflict.