عنوان مقاله :
بررسي نحو ه نشانهگذاري درختان و تاثير آن بر توده جنگل (مطالعه موردي: پارسل 149 سري شوراب گلبند)
عنوان فرعي :
Timber marking and its impact on forest stand (Case study: Shourab district of Golband region)
پديد آورندگان :
كيادليري، هادي نويسنده Kiadaliri, hadi , اخوان ، رضا نويسنده akhavan, reza , انيسي، عيسي نويسنده Anissi, I
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 0
كليدواژه :
تغييرات كمي و كيفي , جنگل گلبند , نشانهگذاري , پراكنش مكاني , تابع K رايپلي
چكيده فارسي :
نشانهگذاري، ابزاري براي پرورش تودههاي جنگلي است و يكي از مهمترين دخالت هاي مديريتي در جنگل بهشمار ميرود كه نحوه اجراي آن، اثر مستقيمي بر تغييرات كمي و كيفي جنگل دارد. تحقيق حاضر با ارزيابي شرايط يك جنگل مديريت شده در مقايسه با جنگل شاهد، به بررسي تاثير نحوه نشانهگذاري درختان بر روند تغييرات كمي و كيفي جنگل و ارايه راهكارهايي براي هدايت اين نشانهگذاريها در مسير درست ميپردازد. در اين تحقيق تمامي درختاني كه در پاييز سال 1386 در پارسل 149 سري شوراب گلبند، نشانهگذاري شده بودند، قبل از عمليات قطع بهصورت صددرصد آماربرداري شدند و كليه مشخصههاي كمي و كيفي آنها مانند قطر برابرسينه، كيفيت ساقه و نيز موقعيت مكاني آنها ثبت شد. نتايج بررسيها نشان داد كه بيشترين نشانهگذاري و برداشت در طبقات قطري 60 سانتيمتر و بالاتر انجام شده است، در حالي كه اين پارسل در مقايسه با پارسل شاهد داراي تعداد درخت كمتري در اين طبقات بوده است. همچنين بيشتر فشار ناشي از اين نشانهگذاري، روي گونه راش با درجه كيفي يك و در جهت تغيير شرايط به نفع گونه ممرز بوده است. بهنحوي كه نشانهگذاري صورت گرفته را به بهگزيني راش مبدل ساخته و در مجموع سبب برداشت حجمي برابر 5/63 مترمكعب در هكتار از اين پارسل شده است. اين در حالي است كه براساس تابع K رايپلي، پراكنش درختان نشانهگذاري شده در همين سطح نيز بهشدت خوشهاي و مجتمع بوده است. آنچه بايد در نشانهگذاريها و اعمال مديريت در جنگل بيشتر مورد توجه قرار گيرد، تغيير نوع نگرش در بهرهبرداري جنگل از توليد چوب به پرورش جنگل است، ضمن اينكه نبايد از نقش اطلاعات درست، مناسب و منطبق بر شرايط رويشگاه، در اعمال مديريت صحيح چشمپوشي كرد.
چكيده لاتين :
Timber marking is one of the most important silvicultural intervention which affects directly on forest stand. This research investigates the impact of timber marking on qualitative and quantitative characteristics of forest stand in Shourab district (compartment No. 149). Comparing the condition of managed forest with control forest as well as proposes new approaches in timber marking were also envisaged. For this purpose, all of the marked trees in the studied area were tailed in the fall of 2007 before harvesting and their spatial coordinates were recorded, as well. Results showed that the most marked and harvested trees have been in high diameter classes while tree densities in this classes are fairly low. The mean rate of harvesting volume was 63.5 m3/ha in which the most part of them belonged to high quality of beech (Fagus orientalis Lipsky) trees. On the other hand, the spatial pattern of marked trees investigated using Ripleyʹs K function was highly aggregated. The important point in timber marking is the change of forest harvesting conception from timber production to silvicultural tending. At the same time, the correct information according to forest stands is important for proper forest management.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان