بازخواني دانش سياستگذاري در بستر پست‌مدرنيسم: اجرا و ارزيابي سياست‌ها در عصر پست‌مدرن

Reviewing Policy Making in a Post Modern Context Implementation and Assessment of Policies in Post-modern Period

دانش سياستگذاري، به عنوان حوزه‌اي معرفتي، ذيل علوم اجتماعي طبقه‌بندي شده است. اين دانش از ناحيه مباني و مبادي به‌شدت تحت تاثير نظريات كاركردگرايانه قرار دارد كه نقشي عظيم در نهادينه‌سازي اركان فرهنگ و تمدن مدرن داشته است. بر اين اساس بايد گفت آموزه‌هاي مدرنيسم نظير عينيت، عقلانيت و توسعه، نظريات اجرا و ارزيابي دانش سياستگذاري را صورت‌بندي كرده است. اين مقاله ضمن ساخت‌شكني نظريات اجرا و ارزيابي خط‌مشي در پارادايم مدرنيسم، به طرح بحث از اين نظريات در بستر پست‌مدرنيسم مي‌پردازد.

Policy making as a field of knowledge is a sub-category in social sciences. Its functional theories with their major role in institutionalizing the bases of modern culture and civilization, is affected seriously by theoriesʹ origins and principles. Hence we should say modernist learningʹs such as objectivity, rationality and development have formalized the implementation and assessment of policies. The present article besides deconstructing policyʹs implementation and assessment theories in modernist paradigm is to discuss these theories in a postmodern context.