تحليل رفتار خانوارها در مقوله ارث: مطالعه موردي شهروندان سيستان و بلوچستان داده هاي پانل (85-1380)

The Analysis of Household Behavior towards Bequest The Case of Sistan and Baluchstan (Panel Data 2001-2006)

موضوع رفتار خانوارها در زمينه انتقال ارث و پس انداز متراكم شده به نسل آتي به عنوان عاملي اثر گذار بر نابرابري درآمد نسل هاي بعد و همچنين متغيري موثر در هزينه دولت در ارايه خدمات اقتصادي اجتماعي و تامين اجتماعي مورد مجادله بوده است. در اين تحقيق به كمك تحليل پانل داده، در يك ساختار مبتني بر فرهنگ سنتي در استان سيستان و بلوچستان، سعي شده تا تعيين شود كه در شرايط دو گانگي سنتي ومدرن نوين شهري دراستان، تصميم خانوار در زمينه ارثيه به شكل يكسان از كداميك از عوامل اقتصادي و اجتماعي و جمعيت شناختي تاثير مي پذيرد. در ابتدا مدل آلتونجي و ويلانوا يا رابطه "مشتق درآمد- ثروت" به عنوان چارچوب اصلي مطالعه در نظر گرفته شد. سپس با توجه به خيرخواهانه بودن رفتارخانوارهاي استان، متغيرهاي اثرگذار براي مدل تعيين شده است. داده هاي تابلويي (پانل) براي دوره زماني 85-1380 استان، براساس قريب 1600 پرونده ماليات بر ارث و مراجعه حضوري، گردآوري و سپس مدل تصريح شده با استفاده از داده ها و نرم افزار استاتا 1/9 آزمون شده است. البته براي تعيين اثر ثابت يا تصادفي، از آزمون هاسمن استفاده شده است. در انتهاي مقاله، نيز بررسي و جمع بندي نتايج مربوط به فرضيه ها ارايه شده است. نتايج آزمون، دلالت بر رفتار متفاوت و همسو با ساختار هريك از جامعه هاي دو گانه دارد؛ يعني، بهبود وضع اقتصادي خانوار در مورد شهرهاي زاهدان، افزايش ارث و در مورد شهرهاي با ساخت كم درآمد، كاهش ارث را نشان داد. به زبان ساده تر، نظريه واگنر مبني بر رشد درآمد سرانه از نظر رفتار شهروندان با ساختار متفاوت اقتصادي و تغيير در كشش درآمدي كالاها براي خانوار ها از نظر تاثير آن بر مدل انتقال ماترك- درآمد را مي توان به خوبي در رفتار ضرايب كاملاً متفاوت مشاهده نمود.

Transfer of inheritance and accumulated savings to future generations as a factor affecting the income inequalities for the next generations and as a key variable in government expenses allocated to socio-economic services and social security has always been a controversial subject for research. In this study, using a panel data, in a structure based on traditional culture in Sistan and Baluchestan province, it is tried to determine how the households make decisions on inheritance and which social, economic and demographic factors have greater impact on such decisions in a dual urban life. For this purpose, firstly, the Altonji and Villanueva model or the "income-wealth derivative" was considered as a base framework. Then, with regard to the charitable behavior of the province households, some variables are set for the model. After that, the Data Panel for the years 2001-2006 with nearly 1600 tax cases are analyzed which are prepared through inheritance tax cases and personal visits. Then using the statistical software of STATA 9.1, data were analyzed. To determine the fixed and random effect, the Hausman test was also used. Finally, the results related to the scheme hypothesis are reviewed. Findings indicate a difference in behavior and some form of harmony respect to dual structures of each society. It means that, with improving the economic wellbeing in Zahedan city, inheritance increases, but in case of low-income societies, inheritance will decrease. In other words, Wagner theory, arguing per capita income growth from the perspective of citizens’ behavior within different structures and changes in income elasticity of goods for the households in terms of effects on the inheritance transfer model can be easily seen in different behavioral coefficients.