عنوان مقاله :
علم اجمالي در عين كشف تفصيلي (تحليل و نقد سه نظريه در مسيله علم خدا به اشيا)
عنوان فرعي :
Non-detailed Knowledge with Detailed Unveiling; a Critique of Three Theories in God’s Knowledge of Things
پديد آورندگان :
كمالي، محمد مهدي نويسنده , , اكبريان، رضا نويسنده گروه فلسفه-دانشگاه تربيت مدرس تهران Akbarian, R
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 32
كليدواژه :
اطلاق ذاتي , الاطلاق الذاتي , العلامه الطباطبايي , ملّاصدرا , العلم الاجمالي , الصور المرتسمه , Absolute and Conditioned Reality , الكشف التفصيلي , Allamah Tabataba’i , الواقعيه المطلقه و المقيده , Detailed Uncovering , بسيطالحقيقه , Essential Absolutness , صور مرتسمه , God’s Knowledge , علّامه طباطبايي , Mulla Sadra , علم اللّه , non-detailed knowledge , علم خدا , Representational Forms , كشف تفصيلي , Simple Reality , ملاصدرا , ابنسينا , واقعيت مطلق و مقيّد , Ibn Sina , علم اجمالي
چكيده فارسي :
كيفيت علم خداوند به اشيا (پيش و پس از ايجاد)، همواره، يكي از مسايل مهمّ فلسفه اسلامي بوده كه دو نظريه ابنسينا و ملّاصدرا درباره آن از اهميت بيشتري برخوردار است. ابنسينا با توجه به نظام فلسفي خود، علم باريتعالي را از طريق صور ارتسامي طرحريزي ميكند؛ ولي ملّاصدرا با استفاده از قاعده «بسيطالحقيقه»، و بنابر مباني بديع حكمت متعاليه (به ويژه اصالت وجود)، نظريه «علم اجمالي در عين كشف تفصيلي» را مطرح ميسازد.
نگارش مقاله حاضر، نخست با هدف تبيين و تحليل معناشناختي نظريه ملّاصدرا انجام ميگيرد. سپس، به بررسي مباني و اصولي خواهيم پرداخت كه ملّاصدرا را به نظريه خاص خود رهنمون ساخته است. در نهايت، بررسي خواهيم كرد كه: آيا سخن ملّاصدرا آخرين نظريه در اين مسيله است يا اينكه ميتوان با نقد و تحليل آن به نظريه ديگري رسيد؟ به همين مناسبت، نظريه علّامه طباطبايي را مطرح كرده و مقايسهاي اجمالي بين آن و نظريه ملّاصدرا ارايه دادهايم.
چكيده لاتين :
In the Islamic Philosophical tradition, the two important theories about God’s knowledge of things (before and after creation) are those of Ibn Sina and Mulla Sadra. Ibn Sina, based on his philosophical system, interprets God’s knowledge through representational forms, while Mulla Sadra suggests the theory of “non-detailed knowledge and detailed unveiling” on the basis of the principle of “Simple Reality”, and other foundations of his Hikmat Muta‘?liyah, especillay the principality of existence.
This article, first and foremost, wants to explain, and semantically analyze, Mulla Sadra’s theory in this regard. Then it tries to review the foundations and principles that have led him to this stance. And finally, it compares Mulla Sadra’s theory to that of Allamah Tabataba’i in order to show that there is still room for discussion on this important issue.
چكيده عربي :
لا تزال كيفيه علم اللّه بالاشياي (قبل الايجاد و بعده) من اهم مسايل الفلسفه الاسلاميه و تتمتع النظريه السينويه و الصدراييه باهميه فايقه فيما يرتبط بهذه المساله، فمقاربه علم اللّه تعالي وفق النسق السينوي ترتكز علي اساس الصور الارتساميه، فيما المقاربه الصدراييه تعتمد علي نظريه (العلم الاجمالي في عين الكشف التفصيلي) بالاستفاده من قاعده (بسيط الحقيقه)، وانطلاقا من المباني الجديده للحكمه المتعاليه و التي تمثل اصاله الوجود محورها الاساسي.
تتناول هذه المقاله اولاً تحليل المفهوم المعرفي لنظريه الملاصدرا، ثم تدرس المباني و الاصول التي وظفها ملاصدرا للوصول الي نظريته الخاصه بهذه المساله. و في الاخير سندرس المساله الآتيه: هل يمثل كلام ملاصدرا آخر نظريه فيما يرتبط بهذه المساله او يمكن الوصول الي نظريه اخري من خلال نقد ما توصل اليه ملاصدرا و تحليله؟ في معرض الاجابه علي هذا السوال اثرنا نظريه العلامه الطباطبايي و مقارنتها بنظريه ملاصدرا مقارنه اجماليه.
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 32 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان