شماره ركورد :
492785
عنوان مقاله :
متعلّق جعل و ملاك مجعوليت در آراي حكماي مسلمان
عنوان فرعي :
The Object of Creation (ja‘l), and the Criterion of Createdness according to the Muslim Sages
پديد آورندگان :
ميرزايي، صديقه نويسنده كارشناس ارشد فلسفه و كلام , , شكر، عبدالعلي 1345- نويسنده دانشگاه شيراز- دانشكده الهيات و معارف اسلامي- بخش فلسفه و كلام اسلامي shokr, abdolali
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 32
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
21
از صفحه :
167
تا صفحه :
187
كليدواژه :
Essential Object of Creation , jaʹl , Quiddity , Relative Existence , جعل , صيرورت , ماهيت , مجعول بالذّات , وجود رابط , Becoming , Createdness , Creation
چكيده فارسي :
كلمه «جعل» معاني گوناگوني دارد. افاده اصل واقعيت در معناي جعل مورد اتّفاق حكماي مسلمان است؛ امّا مصداق اصل واقعيت، يعني وجود، ماهيت يا صيرورت، محلّ نزاع مي‏باشد. متاخرّان در تبيين نظر حكماي مشّايي و اشراقي نيز وحدت نظر ندارند. عدّه‏اي صيرورت را، و گروهي ماهيت را متعلّق جعل در انديشه متقدّمان مسلمان دانسته‏اند. برخي نيز بر اين باورند كه از آثار اين بزرگان، بوي مجعوليت وجود به مشام مي‏رسد. در حكمت متعاليه، بر پايه اصالت وجود و تقسيم دوضلعي آن به رابط و مستقل، ملاك مجعوليتْ رابط بودن است؛ از اين طريق، مجعوليت ماهيت و اتّصاف منتفي مي‏گردد. نظر نهايي صدرايي در تحليل رابطه علّي و معلولي به اينجا مي‏رسد كه تنها يك وجود حقيقي و نفسي محقّق است كه آن ذات خداوند مي‏باشد، و ماسوا تجلّيات و شيونات او هستند. در اين صورت، مجعوليت نيز مصداقي نخواهد داشت. وجود حقيقي خداست كه فوق جعل است و بقيه، وجود حقيقي نداشته و دون جعل‏اند.
چكيده لاتين :
The term, “ja‘l” (creation) has a number of meanings, but it is consensual among Muslim philosophers that its object is reality itself. But what exactly is reality itself? Is it existence, or quiddity, or becoming which is created? This article examines three major theories in this regard: those of Peripatetics, Ishr?qis, and the Transcendental Philosophy of Mulla Sadra. There is a dispute about the exact ideas of the Peripatetic and the Ishraqi schools; some ascribe to them the idea of the creation of quiddity, while others interpret their theories in a way that the creation of becoming could be understood, and still others believe that they meant existence was the object of creation. Mulla Sadra’s final theory in analyzing the cause-effect relation comes to the point that there is only one real and self-subsistence existence, and it is God’s essence, and others are His self-disclosures. On this basis, there will remain no room for createdness, because God’s existence is real which is beyond creation, and others have no real existence and stop short of creation.
چكيده عربي :
لكلمه (الجعل) معاني متعدده، و احتواي هذه المفرده علي اصل الواقعيه محل اتفاق بين الحكماي المسلمين، غير ان النزاع وقع في متعلق هذا الجعل (مصداق اصل الواقعيه) اي الوجود او الماهيه او الصيروره. و لم يتفق المتاخرون علي راي واحد في توضيح راي الحكماي المشايين و الاشراقيين فيما يرتبط بهذا الموضوع. فالبعض يذهب الي ان الصيروره هي متعلق الجعل في فكر المتقدمين الاسلاميين فيما يذهب البعض الآخر الي انها الماهيه، و قسم آخر يري ان مصداق الجعل هو الوجود في آثار هولاي العظماي. و اما في الحكمه المتعاليه فبنايً علي اصاله الوجود و التقسيم الثنايي الي الوجود الرابط و الوجود المستقل، فان ملاك المجعوليه كون الواقعيه وجودا رابطا، و علي هذا الاساس تنتفي المقاربتان السابقتان اي القول بالصيروره و الماهيه. لقد استقر الراي الصدرايي علي ان الوجود الحقيقي و النفسي يتمثل في حقيقه واحده هي الوجود الواجبي و ذلك انطلاقا من تحليل علاقه العليه و المعلوليه الذي يفضي الي ان المعلول لا هويه له وجوديه، بل يمثل شانا من شوونات العله و في هذه الحاله تصبح المجعوليه بدون مصداق، اذ ان الوجود الحقيقي للحق تعالي فوق الجعل و ما سواه دون الجعل باعتباره مُعري عن حقيقه الوجود.
سال انتشار :
1390
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 32 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت