عنوان مقاله :
تاملاتي در گرايش تفسير ادبي معاصر
عنوان فرعي :
Considerations on the Approach of Contemporary Literary Interpretation
پديد آورندگان :
طيب حسيني، سيد محمود نويسنده پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1388 شماره 4
كليدواژه :
مترادف , ادبي , بنت الشاطي , گرايش , معاصر , مولفه , تفسير , امين خولي , واژه , تفسير ادبي
چكيده فارسي :
مفسران با رويكردهاي مختلف به تفسير قرآن پرداخته‌اند و بدين سان گرايش‌هاي گوناگوني در تفسير به ظهور رسيده است. يكي از گرايش‌هاي تفسيري در دوران معاصر، تفسير ادبي است. اين گرايش يكي از روشمندترين گرايش‌هاي تفسيري است و مولفه‌هايي نسبتاً شفاف دارد. در مقاله حاضر مهم‌ترين مولفه‌هاي اين گرايش گزارش و نقد و بررسي شده است.
مهم‌ترين مولفه‌هاي تفسير ادبي معاصر عبارت‌اند از: ناكار آمدي تفسير ترتيبي، استقصاي همه آيات ناظر به موضوع و تفسير آيات بر حسب ترتيب نزول، مترادف نبودن هيچ يك از واژه‌هاي مترادف‌نما، محدود كردن دلالت آيات به سياق، بهره‌گيري از روان‌شناسي و جامعه‌شناسي.
به نظر ما ناكارآمد دانستن تفسير ترتيبي، محدود كردن دلالت آيات به سياق و انكار وجود واژه‌هاي مترادف در قرآن ناتمام است. از سوي ديگر پيروان اين گرايش تفسيري در اجراي كامل استقصاي آيات ناظر به موضوع و تنظيم آنها به ترتيب نزول موفق نبوده و در موارد بسياري از آن غفلت كرده‌اند. نيز از نشان دادن تفاوت معنايي برخي واژه‌هاي قرآن بازمانده‌اند.
چكيده لاتين :
Exegetes have undertaken the interpretation of the Quran taking different approaches, hence emergence of various approaches in the field of interpretation.
One of the exegetical approaches in contemporary times is the literary approach. It is one of the most methodological approaches in interpretation having fairly transparent features. The present article enumerates, studies, and criticizes the most significant features of this approach which are as follows: inefficiency of the running interpretation, deep investigation of all the verses concerning the issue and their interpretation chronologically, denying the synonymity of the words appearing to be synonyms, confining the signification of the verses to the context, and benefiting from psychology and sociology. The article considers the inefficiency of the running interpretation, restriction of the signification of the verses to the context, and denying the synonymity of certain words in the Quran as insufficient proof in this field. On the other hand, the proponents of this exegetical approach have not been capable of the deep investigation of all verses relevant to the issue, and arranging them in their chronological order, thus failing to do so in numerous cases. Besides, they have failed to show the semantic difference among certain Quranic words.
چكيده عربي :
اقدم المفسّرون علي تفسير القرآن من زوايا وآراي مختلفه، الامر الذي ادّي الي بروز عددٍ من المذاهب والاتّجاهات في مجال التفسير. ومن جمله هذه الاتّجاهات التي يمكن ان يُري لها حضور في زماننا الحاليّ: اتّجاه التفسير الادبيّ للقرآن الكريم، حتي انّ هذا الاتّجاه هو احد اكثر الاتّجاهات التفسيريّه منهجيّهً وترتيباً، كما انّ الملاحظات التي يوجّهها هذا الاتّجاه تعدّ ـ الي حدٍّ ما ـ من الملاحظات الشفّافه والصريحه.
وهذه المقاله التي بين ايدينا، تتناول بالنقد والدراسه والتحليل احد اهمّ المباني والمرتكزات التي ينادي بها هذا الاتّجاه.
ولعلّ من اهمّ هذه المباني والملاحظات ما يلي:
دعوي وجود نقص في اسلوب التفسير الترتيبيّ، لزوم استقصاي جميع الآيات التي تتناول نفس الموضوع، ضروره تفسير الآيات علي حسب ترتيب النزول، انكار وجود ترادف بين المفردات التي تبدو مترادفه، لزوم تضييق دايره دلاله الآيات وتحديدها علي وفق ما يقتضيه السياق، ضروره الاستعانه ـ في مقام التفسير ـ بعلمي: النفس والاجتماع.
والذي نعتقده: هو انّه لا صحّه للدعوي القايله بعدم فعاليّه التفسير الترتيبيّ، كما لا يصحّ الحدّ من دلاله الآيات وتقييدها بخصوص ما يقتضيه السياق، ولا يصغي ـ ايضاً ـ الي دعوي انكار وجود الالفاظ المترادفه في القرآن الكريم. ومن ناحيهٍ اُخري، فانّ اصحاب هذا الاتّجاه لم يوفّقوا في اجراي استقرايٍ كاملٍ لتمام الآيات التي تتّحد موضوعاً، بل غفلوا في كثيرٍ من الموارد عن بعضها، كما لم ينجحوا ـ ايضاً ـ في ان يُظهروا لنا الفرق المعنويّ بين بعض المفردات القرآنيّه.
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 4 سال 1388
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
