مقايسه توانايي هاي زيستي شته سياه باقلا Aphis fabae Scopoli (Hom.: Aphididae) روي گياه لوبيا در مقادير مختلف كوددهي نيتروژن به پتاسيم

Comparison of Aphis fabae Performance on Bean Plant under Different Fertilization Regimes of N/K

كيفيت گياه ميزبان به عنوان اولين سطح زنجيره غذايي با تاثير بر توانايي هاي زيستي حشره گياه خوار مي‌تواند بر انبوهي جمعيت آن تاثيرگذار باشد. در اين مطالعه اثر مقادير مختلف كوددهي نيتروژن: پتاسيم (N:K) گياه لوبيا برابر با 40 :60، 40 :40، 40 :0 كيلوگرم بر هكتار و شاهد 0 :0، بر شاخصه هاي شيميايي گياه نظير درصد نيتروژن، پتاسيم و كربن و توانايي هاي زيستي شته سياه باقلا Scop. Aphis fabaeمورد بررسي قرار گرفت. بالاترين درصد نيتروژن و پتاسيم در گياهان به ترتيب در تيمارهاي كوددهي نيتروژن: پتاسيم 40 :0 و 40 :60 مشاهده شد. نرخ خالص توليدمثل (R0) شته سياه باقلا در تيمارهاي كوددهي نيتروژن: پتاسيم به ترتيب 4/2±75/14، 38/1±27/20، 2/2±07/22 و 1/3±17 ماده/ ماده/ نسل تعيين گرديد. نرخ ذاتي افزايش جمعيت (rm)، به ترتيب 017/0±215/0، 02/0±325/0، 014/0±295/0 و 017/0±258/0 و نرخ متناهي افزايش جمعيت(?) روي تيمارهاي مذكور نيز به ترتيب 001/0±32/1، 03/0±41/1، 01/0±38/1 و 01/0±32/1 به دست آمد. متوسط مدت زمان هر نسل (T)، در تيمارهاي مذكور به ترتيب 17/0±51/12، 17/0±32/9، 16/0±48/10 و 14/0±19/10 روز برآورد شد. نتايج اين تحقيق نشان داد كه نرخ خالص باروري، نرخ ذاتي افزايش جمعيت و نرخ متناهي افزايش جمعيت شته سياه باقلا در تيمار هاي مختلف در سطح 5 درصد اختلاف معني‌دار داشتند. بيشترين ميزان rm وR0 در تيمارهاي كوددهي نيتروژن: پتاسيم با نسبت‌هاي 40:40 و 0:40 به دست آمد كه نشان‌دهنده مناسب ترين تيمار ها براي نشوونماي شته و كمترين ميزان rm آن در تيمار 40 :60 مشاهده گرديد كه نشان‌دهنده نامطلوب ترين تيمار براي شته سياه باقلا مي‌باشد. بنابراين كاهش نسبت كوددهي نيتروژن: پتاسيم مي‌تواند توانايي‌هاي زيستي شته سياه باقلا را روي گياه لوبيا كاهش دهد.

Host Plantʹs quality in the food chain of a herbivorous insect influences the insectʹs life performance, and thus abundance in its population. The effect of different ratios of N: K fertilization (40:60), (40:40), (40:0) kg/ha vs. control (0:0) were determined on chemical content parameters (N, K and C %) of the bean plant and as well on the performance of Aphis fabae Scop. Experiments were carried out in a greenhouse with 25±1?C, 75±5 RH and a photoperiodism cycle of 16 L: 8D hours. The highest percentages in plants tissue of N and K were found in plants fertilized with 40: 0 and 40: 60 (N: K) ratios respectively. Net reproductive rate (R0) of A. fabae fed on the mentioned treatments were determined as 14.75±2.4, 20.27±1.38, 22.07±2.2 and 17±3.1 female/female/generation, respectively. Intrinsic rate of increase (rm) of A. fabae on the four treatments were assessed as 0.215±0.017, 0.325±0.02, 0.295±0.014 and 0.258±0.017, respectively. Finite rates of increase (?) amounted to 1.32±0.001, 1.41±0.03, 1.38±0.01 and 1.32±0.001, respectively showing the daily rate of increase in aphid female population relative to that during the previous year. Mean generation times (T) in the four treats were 12.51±0.17, 9.32±0.17, 10.48±0.16 and 10.19±0.14 days. The results showed that there existed significant differences between R0, rm and ? of A. fabae different treatments (P < 0.05). The highest rm and R0 were observed in treatments N: K with ratios of 40:40 and 40:0 showing that these treatments result in the most suitable best host plants for growth and development of A. fabae.