شماره ركورد :
506856
عنوان مقاله :
جغرافياي تاريخي و شهري همدان در سده‌هاي نخستين اسلامي
عنوان فرعي :
The Historical and Urban Geography of Hamadan in the Early Islamic Centuries
پديد آورندگان :
احمدي منش، محمد نويسنده دانشگاه تهران ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 29
رتبه نشريه :
علمي ترويجي
تعداد صفحه :
22
از صفحه :
5
تا صفحه :
26
چكيده فارسي :
پيش‌فرض بنيادين اين نوشتار، توسعه شهرهاي ايران در نخستين سده‌هاي اسلامي است. يكي از پيامدهاي چنين پيش‌فرضي، مسيله حدود جبال و موقعيت همدان در آن مي‌باشد. مي‌دانيم كه با وجود شهرهاي اصفهان و ري، همواره همدان مركز جبال معرفي شده است و اين امر همراه با آشفتگي در تعيين حدود جبال، بررسي اين حدود را براي فهم موقعيت همدان پراهميت مي‌سازد. عواملي همچون گسترش شهرهاي تازه و رشد شتابان شهري، در تغيير حدود، گسترش و شكل‌گيري بافت اجتماعي و اقتصادي شهرهاي كهن، از جمله همدان نقش داشته‌اند. نتيجه اين پژوهش را در چند گزاره مي‌توان خلاصه كرد: همدان مركز ناحيه‌اي بود كه به معناي خاص، جبال ناميده مي‌شد و از اواخر دوره ساساني به راه افول افتاد و به رغم رشد نسبي در سده‌هاي نخستين اسلامي، جايگاهي فروتر از ري و اصفهان داشت و سرانجام، شهري بود گسترده و غيرمتمركز كه رشد پرشتاب در آغاز دوره اسلامي بر بافت شهري و اجتماعي آن تاثير نهاد.
چكيده لاتين :
The basic assumption of this paper is that the development of Iranʹs cities goes back to the early centuries of Islam. One of the consequences of this assumption is the issue of boundaries of the mountainous district and the position of Hamadan in it. It is known that Hamadan as well as Isfahan and Ray are mountainous areas but Hamadan has always been called the center of Jibal. This, along with the confusion about determining the boundaries of Jibal, increases the importance of the study of these boundaries to understand the position of Hamadan. The development of new cities and accelerated urban development are among the factors which contributed to the change of the boundaries and development and formation of social and economic fabric of the ancient cities including Hamadan. The findings of the research can be summarized as follows: Hamadan was the center of a district which was called Jibal in the strict sense of the word. Towards the end of Sasanid period this city declined and had an inferior position to that of Isfahan and Rey, despite its relative growth in the early Islamic centuries. Besides, it was a vast and decentralized city whose urban and social fabric was influenced by the rapid development in the early Islamic period.
چكيده عربي :
الفرضيّه الاساسيّه في هذه المقاله تتمحور حول مساله اتّساع نطاق المدن في ايران خلال القرون الاُولي من العهد الاسلاميّ. وممّا يترتّب علي هذه الفرضيّه مساله حدود جبال مدينه همدان وموقعها الجغرافيّ. وكما نعلم فانّه مع وجود مدينتَي اصفهان والري، فانّ مدينه همدان قد عُرفت بانّها مركزاً للجبال، وقد رافق هذا الامر خلافاتٌ حول قضيّه تحديد حدود جبال هذه المدينه، اذ انّ تعيينها ذو اهميّهٍ بالغهٍ لمعرفه موقعها الجغرافيّ بدقّهٍ. وهناك عوامل عديده تلعب دوراً في تغيير خارطه حدود همدان والمدن القديمه وسعه نطاقها وطبيعه مكوّناتها الاجتماعيّه واوضاعها الاقتصاديّه، مثل اتّساع نطاق المدن المشيّده حديثاً ونموّها السريع. ويمكن تلخيص نتايج البحث فيما يلي : همدان كانت مركزاً لمنطقهٍ بالمعني الاخصّ، كان يُطلق عليها اسم جبال ومنذ اواخر العهد الساسانيّ اندثرت هذه المدينه رغم انتعاشها النسبيّ في القرون الاُولي للعهد الاسلاميّ، كان موقعها ادني من اصفهان، كانت مدينهً كبيرهً وليس لها مركزاً خاصّاً لذلك شهدت في بدايه العهد الاسلاميّ نموّاً سريعاً في حدودها الجغرافيّه وتركيبتها الاجتماعيّه.
سال انتشار :
1390
عنوان نشريه :
تاريخ اسلام در آينه پژوهش
عنوان نشريه :
تاريخ اسلام در آينه پژوهش
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 29 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت