پديد آورندگان :
توفيقي، آزاده نويسنده , , آرش اسدي راد، محمد حسين نويسنده مربي گروه ميكروبيولوژي، دانشكده علوم پايه، دانشگاه آزاد اسلامي واحد زنجان arashasadirad, Mohamadhosein , مظاهري اسدي، مهناز نويسنده دانشيار پژوهشكده بيوتكنولولوژي، سازمان پژوهش هاي علمي و صنعتي ايران mazaheriasadi, Mahnaz , آذين، مهرداد نويسنده ,
چكيده فارسي :
بيواتانول در دنيا به عنوان سوختي سبز، با قابليت جايگزيني سوخت هاي فسيلي، شناخته شده است. با اين وجود، بهاي تمام شده بيواتانول حاصل از موادي مانند چغندرقند، ذرت و...، بيش از دو برابر بهاي بنزين است و اين امر، خود مانعي بر سر راه استفاده از بيواتانول در بخش حمل و نقل عمومي به شمار مي آيد. تركيبات ليگنوسلولزي، فراوان و ارزان قيمت و براي توليد اقتصادي بيواتانول، به صرفه اند. قابل استفاده شدن توده ليگنوسلولزي و به دنبال آن، فرآيند تخمير توسط ميكروارگانيزم هاي مسيول، منوط به انجام تيمار اسيدي آن است. مشكل اساسي در اين راستا ايجاد تركيبات سمي و مهاركننده رشد، مانند فورفورال، طي روند هيدروليز اسيدي است. حذف تركيبات سمي مذكور در صنعت، با واسطه مرحله سم زدايي صورت مي پذيرد. اين مرحله، از يك سو هزينه بر و وقت-گير است و از سويي ديگر، باعث از دست رفتن مقداري از قند هيدروليز شده مي گردد. پژوهش حاضر با هدف غربال گري سويه ميكروبي مقاوم به فورفورال و حذف مرحله سم زدايي انجام شده است. براي اين منظور، از دو سويه صنعتي ساكارومايسس سرويزيه (ايران ملاس و EC1118) استفاده شد. اثر غلظت هاي فورفورال ( g.l-16- 0 ) بر راندمان توليد اتانول و ميزان جذب گلوكز، ارزيابي گرديد. نتايج به دست آمده حاكي از مقاومت بالاي سويه EC1118 در حضور غلظت هاي بالاي فورفورال بوده است.