ارزيابي كيفيت برنامه آموزشي دوره پزشكي عمومي در دانشگاه بقيه الله(عج) بر اساس استانداردهاي ملي و جهاني (WFME)

Assessing the Quality of General Medicine Curriculum in Baqiyatallah University Based on Iranian National and WFME Global Standards

مقدمه: در اين مطالعه ارزيابي كيفيت حوزه برنامه‌ آموزشي دوره پزشكي عمومي در دانشگاه علوم‌پزشكي بقيه‌الله (عج) براساس استانداردهاي ملي و جهاني مد نظر بود. روش‌ها: اين مطالعه به صورت پيمايشي با پرسشنامه‌اي روا و پايا كه بر اساس استانداردهاي ملي ايران و استانداردهاي WFME (World Federation for Medical Education) در حوزه برنامه آموزشي دوره پزشكي عمومي تنظيم شده بود، انجام گرفت. جمع‌آوري داده‌ها از دو جامعه اساتيد و دانشجويان دانشكده پزشكي دانشگاه بقيه‌الله(عج) با روش نمونه‌گيري تصادفي طبقاتي در دو طبقه علوم پايه و باليني انجام شد. داده‌ها با نرم‌افزار Prism و آزمون‌هاي آماري در محدوده اطمينان 95 درصد تحليل شد. نتايج: كيفيت حوزه برنامه آموزشي دوره آموزش پزشكي عمومي دانشگاه بقيه‌الله (عج) براساس استاندارد ملي از نظر اساتيد در سطح مطلوب (71 درصد) و از نظر دانشجويان در سطح ضعيف (38 درصد) و براساس استانداردهاي WFME از نظر اساتيد در سطح «بين پايه و كيفيت» (بيش از 75 درصد امتياز سطح پايه) و از نظر دانشجويان در سطح «كمتر از پايه» (كمتر از 75 درصد امتياز سطح پايه) ارزيابي شد. با وجود تفاوت كمي معنادار در سطح امتيازدهي(001/0P < )، ديدگاه اساتيد و دانشجويان در شناسايي شاخص‌هاي ضعيف نظير «استفاده از راهبردهاي نوين آموزشي»، «ارتباط برنامه آموزشي با نظام سلامت» و «ساختار، محتوا و طول دوره» و شاخص‌هاي قوي نظير «الگوهاي برنامه درسي»‌، «علوم پايه زيست پزشكي»‌، «تدوين و اعلام برنامه آموزشي» مشابه بود. نتيجه‌گيري: تفاوت كمي ديدگاه اساتيد و دانشجويان ناشي از تفاوت در اطلاعات و تفاوت مشاركت آنان در فرآيند تدوين برنامه آموزشي دانشگاه است. اما تشابه كيفي نظر آنان نشان دهنده نقاط ضعف و قوت ساختاري برنامه آموزشي است. شاخص‌هاي سنتي و ايستا نقطه قوت و شاخص‌هاي پويا و نيازمند خلاقيت نقطه‌ ضعف آموزش پزشكي عمومي دانشگاه بقيه‌الله (عج) است. پيشنهاد مي‌شود برنامه آموزشي اين دانشگاه با توجه به سطح كيفيت الگوي WFME تدوين گردد.

Introduction: This study embarked on the evaluation of the quality of curriculum of general medicine in Baqiyatallah University based on Iranian national and WFME global standards. Method: A survey study was designed using a valid and reliable questionnaire based on Basic Standards for undergraduate general medicine curriculum in Iran as well as WFME standards. Data were collected from faculty members in school of medicine and students in basic and clinical courses by stratified random sampling. Data were analyzed by Prism5 software (? < 0.05). Results: Based on Iranian national standards, faculty members rated educational program of Baqiyatallah undergraduate general medicine as suitable (71% of standards were fulfilled), while students rated it as weak (38% of standards were fulfilled. Based on WFME standards, this program stood between basic and quality level ( > 75% of basic level score) in faculty members’ viewpoint and under basic level ( < 75% of basic level score) in studentsʹ viewpoint. Although there was a significant difference between faculty members’ and studentsʹ scores (p < 0.001), their idea were the same about detection of weak indicators such as "using new educational strategies", "relevance with medical practice and health care system" and "curriculum structure, contents and duration" and also strength indicators such as "curriculum models", "basic biomedical sciences" and "educational program compilation and announcement". Conclusion: The quantitative difference between lecturers and students scores is related to their difference in participation and information about educational program. The similarity of attitudes about indicators demonstrates the real and structural weaknesses and strengths of the educational program for undergraduate medical education in Baqiyatallah University. The static and traditional criteria are the strong points and the dynamic creativity driven criteria are the weak points of the educational program in this university. So attention to quality level of WFME accreditation system is recommended.