عنوان مقاله :
فضيلت در نگاه ارسطو و توماس آكوييناس
عنوان فرعي :
Virtue in Aristotle and Thomas Aquinasʹʹs View
پديد آورندگان :
طباطبايي، سيدمرتضي نويسنده دانشجوي كارشناسي ارشد فلسفه غرب دانشگاه تهران , , ديباجي، سيدمحمدعلي نويسنده استاديار گروه فلسفه، دانشكده فقه و فلسفه، پرديس قم، دانشگاه تهران ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 9
كليدواژه :
تفريط , توماس آكوئيناس , اراده , سعادت , ارسطو , فلسفۀ اخلاق , افراط , خير , فضيلت , حد وسط
چكيده فارسي :
يكي از بنياديترين مفاهيم فلسفه اخلاق ارسطو، فضيلت است و شناخت اين مفهوم، راه را براي شناخت و ارزيابي دستگاه اخلاقي او هموار ميسازد. از سوي ديگر، قديس توماس، بزرگترين پيرو ارسطو در قرون وسطا نيز ظاهراً با اين مفهوم همچون ارسطو برخورد ميكند؛ با اين تفاوت كه آن را افزون بر معناي پيشين، معنايي متعالي ميبخشد. اكنون پرسش اساسي اين است كه فضيلت در نظام اخلاقي ارسطو چه جايگاهي دارد و آيا معناي فضيلت در دستگاه فكري توماس، دقيقاً همان معناي ارسطويي را دارد يا خير؟ پس از دانستن اينكه ارسطو تعريفي انساني، دنيايي و عقلاني از مفاهيم سعادت و خير و فضيلت ارايه ميدهد و توماس، با دشواريهايي ميكوشد تا اين مفاهيم را با دستگاه فلسفي – مسيحي خود سازگار كند، در اين نوشتار خواهيم كوشيد تا بدان پرسشها پاسخ دهيم. همچنين در پايان، كلام هر دو فيلسوف را به اختصار نقد و بررسي كردهايم.
چكيده لاتين :
One of the most basic concepts in Aristotleʹs philosophy of ethics is virtue, and understanding it can pave the way to understand and evaluate Aristotle’s moral system. On the other hand, St. Thomas Aquinas, most prominent follower of Aristotle in the Medieval Ages, seems to have approached virtue, follow the same way Aristotle followed, but the difference between the two is that Aquinas lends a transcendent meaning to the previous notion of virtue. The main question of this essay is what position virtue has in Aristotleʹs moral system, and whether or not the meaning of virtue in Aquinasʹs discipline is identical with that of Aristotle. Having noticed that Aristotle has offered a human, worldly, and rational definition of happiness, good, and virtue and that Aquinas strenuously strove to adjust these concepts to the philosophical- Christian system which he advocated, the present paper tries to answer the aforementioned questions. Finally the author briefly analyzes the view of each of and criticizes these two philosophers.
چكيده عربي :
انّ فلسفه اخلاق ارسطو لها مفاهيم عديده، ومن اهمّها الفضيله. ومعرفه مفهوم الفضيله لارسطو يمهّد الطريق لمعرفه وتقييم النظام الاخلاقي الذي يتبنّاه. ومن ناحيهٍ اُخري، فانّ القدّيس توما الاكويني الذي يعتبر اكبر المتاثّرين بارسطو في القرون الوسطي، يتعامل مع هذا المفهوم بالطريقه نفسها التي اتّبعها ارسطو؛ الا انّه يُضيف اليه معنيً متعالياً. امّا الاستفسارات الهامّه التي تُطرح في هذا المضمار، فهي: ما هي مكانه الفضيله في النظام الاخلاقيّ لارسطو؟ وهل انّ معني الفضيله في النظام الفكريّ لتوما الاكويني يتطابق مع فكر ارسطو؟ او انّه لا يتطابق معه؟
ومن الجدير بالذكر انّ ارسطو طرح تعريفاً انسانيّاً ودنيويّاً وعقلانيّاً لمفاهيم السعاده والخير والفضيله؛ وانّ توما الاكويني بذل جهوداً مضنيهً لتلفيق هذه المفاهيم مع فكره الفلسفيّ المسيحيّ. ويجيب الباحث في هذه المقاله علي ما ذُكر من استفساراتٍ، كما يقوم بنقد وتحليل كلام هاذين الفيلسوفين بايجازٍ.
عنوان نشريه :
معرفت اخلاقي
عنوان نشريه :
معرفت اخلاقي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 9 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان