بررسي شيوع خشونت خانگي و نقش آن برحيطه هاي سلامت روان

Evaluation of Prevalence of Domestic Violence and its Role on Mental Health

سابقه و هدف: خشونت عليه زنان در همه ي جوامع موضوعي نگران كننده و در خور توجّه است و علي رغم تحقيقات فراوان در مورد پيامدهاي خشونت بر سلامت روان زنان، هنوز جنبه هاي ناشناخته زيادي وجود دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف تعيين شيوع خشونت خانگي و نقش آن برحيطه هاي سلامت روان در زنان مراجعه كننده به درمانگاههاي تحت پوشش دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي و درماني شهيد بهشتي در سال 89- 1388 انجام شد. مواد و روشها: تحقيق به روش توصيفي مقطعي بر روي 500 نفر كه به روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي از مراكز بهداشتي و درماني تحت پوشش دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي و درماني شهيد بهشتي انتخاب شدند ، انجام گرفت. معيار ورود به مطالعه زنان 65-15 ساله و عدم وجود افسردگي شناخته شده در دوران زندگي بود. داده ها توسط پرسشنامه ي سنجش خشونت و پرسشنامه ي SCL90 جمع اوري شد. در صورت پاسخ مثبت هر كدام از نمونه ها به هر يك ازحيطه هاي خشونت (رواني، عاطفي و فيزيكي) آن فرد به عنوان نمونه در نظر گرفته مي شد. جهت تجزيه و تحليل داده ها از روش هاي آمار توصيفي و آزمون كاي دو و من ويتني استفاده شد. يافته‌ها: 8/84% (424 مورد) از اين زنان انواع مختلف خشونت خانگي را در مقاطع مختلف زندگي مشترك تجربه كرده اند كه در اين ميان خشونت عاطفي با 2/81% بالاترين شيوع را داشت و خشونت جنسي و فيزيكي (8/41% و 4/40% به ترتيب) در رده هاي بعدي قرار داشتند. مقايسه وضعيت رواني دو گروه خشونت ديده و بدون خشونت برمبناي 9 خرده مقياس SCL90 و شاخص شدت كلي نشان داد كه در كليه ابعاد، نمرات گروه خشونت ديده بالاتر از بدون خشونت بود و آزمون من ويتني اختلاف معني دار را در 9 بعد شكايات جسماني، وسواس و اجبار، حساسيت در روابط متقابل، افسردگي، اضطراب، پرخاشگري، ترس مرضي، افكار پارانوييدي و روان پريشي نشان داد (P < 0.01). نتيجه‌گيري: ميزان خشونت خانگي بالا و جاي نگراني دارد و به نظر مي رسد خشونت خانگي بر حيطه هاي سلامت روان تاثيرگذار است.

Background and Aim: Domestic violence against women is a subject with considerable attention and as an important public health problem worldwide, and despite numerous studies about the consequences of domestic violence on womenʹs mental health, there are still many unknown aspects. This study was performed to determine the prevalence of domestic violence and its role mental health in women referred to health centers under the Shahid Beheshti University of Medical Sciences and Health Services in 2010-2011. Materials and Methods: A cross-sectional multistage cluster sample survey was performed on 500 patients who were referred to health centers of Shahid Beheshti University of Medical Sciences and health services. In this study were age range between 15-65years and lack of depression during the life. Data were collected by means of a questionnaire on violence and SCL90. Woman was considered violated when she had given at least 1 positive answer to the related question. The data were analyzed by descriptive analysis of SPSS and chi-square and Mann Whitney test. Results: The result showed that %84.8 (424 cases) of women have experienced different types of domestic violence in life. The emotional violence with the %81.2 had the highest prevalence, and sexual and physical violence (%41.8 and %40.4 respectively) were the next category. Comparison mental state of two groups of abused and non-abused women based on nine subscales of the original SCL-90 and General Severity Index (GSI) showed that in all dimensions, the violent group’s scores were much higher than the non- violent group’s scores. Mann-Whitney test was showed significant differences in 9 primary symptom dimension subscales: somatization, obsessive-compulsive, interpersonal sensitivity, depression, anxiety, hostility, phobic anxiety, paranoid ideation, and psychosis (P < 0.01). ‍Conclusion: Domestic Violence against women persists at epidemic levels in Iran and it appears to have considerable compact on field of mental health.