رابطه‌ آموزش هنر با رويكرد تربيت‌هنري و خلاقيت دانش آموزان پايه‌ پنجم دبستان‌هاي ايران در سال تحصيلي 88-1387

Study the relationship between art training, art training approach and creativity among primary fifth grade pupils

موضوع اين پژوهش ارتباط هنر با رويكرد تربيت هنري و خلاقيت در بين دانش‌آموزان پايه‌ پنجم دبستان‌هاي ايران است. اين پژوهش يك پژوهش همبستگي است. آزمودني‌هاي اين پژوهش تعداد 168 نفر (70 پسر و 98 دختر) از دانش‌آموزان پايه‌ پنجم دبستان‏هاي استان‏هاي فارس، قزوين و يزد هستند كه به روش نمونه‌گيري تصادفي خوشه‏اي از بين مدارس استان‏هاي فارس، قزوين، كردستان، يزد و آذربايجان شرقي كه مجري طرح آزمايشي آموزش هنر با رويكرد تربيت هنري در پايه‌ پنجم در ايران بودند، انتخاب شدند. در اين پژوهش از آزمون خلاقيت تصويري تورنس (فرم ب) استفاده شده است. پس از تكميل آزمون‏ها توسط آزمودني‌ها و نمره‏گذاري به كمك راهنماي نمره‌گذاري تورنس، داده‌ها با روش ضريب همبستگي پيرسون مورد تحليل آماري قرار گرفته است. تجزيه و تحليل داده‏ها نشان داده كه بين آموزش هنر با رويكرد تربيت هنري و خلاقيت، ضريب همبستگي (06/0=r) وجود دارد، همچنين ضرايب همبستگي (049/0=r) در عنصر سيالي، (163/0=r) در عنصر اصالت، (078/0=r) در عنصر انعطاف‌پذيري و (092/0=r) در عنصر بسط (توجه به جزييات) وجود دارد كه هيچ كدام در سطح آلفاي 05/0 معنا‌دار نمي‌باشند. اين پژوهش نشان داده، بين آموزش هنر با رويكرد تربيت هنري و خلاقيت در بين دانش‌آموزان پايه پنجم دبستان‌هاي ايران، رابطه معنا‌دار وجود ندارد.

Background: This paper studies the creative art as a platform for creativity and innovation in the primary schools. Objective: The main aim of this research was to study the relationship between art training, art training approach and creativity among primary fifth grade pupils of elementary schools in Iran. Method: This is a correlation research and type of past test with control group. Population was 168 elementary pupils (70 boys and 98 girls) from Fars, Ghazvin and Yazd provinces of Iran. Cluster random method of sampling was used. These provinces were administrators of art training experimental plan with art training approach in fifth grade of Iran schools. Results: In this research Torrance Figural Test (form B) was used. After completing the tests by subjects and scoring by Torrance scoring booklet, the data were statistically analyzed by Pierson correlation. Analyzing of data showed that there is no significant relationship (r=./.6) between art training with art training approach and creativity (Fluency. r=/.49, flexibility r=./.78 , originality r=./163, elaboration r=./.92 ). Conclusion: Further research needs to be done regarding any possible relationship between art training, art training approach and creativity among pupils.