بررسي رابطه ميان فرهنگ سازماني و مولفه‏هاي كارآفريني سازماني (مطالعه موردي: سازمان جهاد كشاورزي شهرستان كرمانشاه)

Study the relationship between organizational culture and components of organizational entrepreneurship (case of Kermanshahʹʹs Agri-Jahad Organization)

نوآوري و كارآفريني براي توسعه پايدار و تعالي ايران اسلامي، مستلزم نگاه علمي، منطقي، پويا، همه جانبه و مستمر در قالب سند چشم‏انداز بيست ساله نظام است. هدف از اين مقاله بررسي تاثير فرهنگ سازماني بر مولفه‏هاي كارآفريني سازماني در سازمان جهاد كشاورزي شهرستان كرمانشاه در قالب پژوهشي توصيفي از نوع همبستگي و پيمايشي مي باشد. جامعه مورد پژوهش را تمامي كارمندان ستادي سازمان جهاد كشاورزي شهرستان كرمانشاه كه تعدادشان 270 نفر بوده است، تشكيل مي دهند كه با روش نمونه‏گيري ساده تصادفي تعداد 162 نفر با استفاده از جدول كرجسي – مورگان انتخاب گرديد. به منظور گردآوري داده‏ها از دو پرسشنامه كارآفريني سازماني محقق ساخته و پرسشنامه فرهنگ سازماني استاندارد كمرون و كويين استفاده شد. روايي پرسشنامه كارآفريني سازماني با استفاده از منابع موجود و نظرات صاحب نظران تاييد شد و براي تعيين پايايي پرسشنامه از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده گرديد كه مقدار آن به‏ ترتيب براي مقياس‏هاي فرهنگ سازماني و كارآفريني سازماني، 83/0 و 90/0 به‏دست آمد. داده‏هاي جمع آوري شده به دو شيوه توصيفي و استنباطي (ضريب همبستگي پيرسون، رگرسيون ساده) تجزيه و تحليل شده‏اند. نتايج پژوهش حاكي از اين است كه بين متغير فرهنگ سازماني با مولفه‏هاي كارآفريني سازماني رابطه مثبت و معنا‏داري وجود دارد و فرهنگ حاكم بر سازمان جهاد كشاورزي شهرستان كرمانشاه فرهنگ سلسله مراتبي است

Background: Innovation and entrepreneurship for sustainable development and sublimity in Islamic Republic of Iran requires the scientific, logical, dynamic, comprehensive and continuous approach in the Iran’s 20-Year Perspective Document. Objective: The main purpose of this descriptive-survey research is to investigate the impact of organizational culture on organizational entrepreneurshipʹs components in Kermanshahʹs Aagri-Jahad organization. Method: The research statistical community included the total employees of the Kermanshahʹs Agri-Jahad Organization (n=270). Using random simple sampling method, 162 members were chosen by Krejcie-Morgan table. In order to collect the data, two questionnaires were used: a) organizational entrepreneurship questionnaire made by the researcher and b) organizational culture standard questionnaires of Cameron and Quinn. Results: The collected data were analyzed using both the descriptive and inferential methods (Pearson correlation coefficient, simple regression. The results showed that there is positive and significant relationship between organizational culture and components of organizational entrepreneurship and the dominant culture in Kermanshahʹs Agri-Jahad organization is a hierarchical culture. Conclusion: This study provides some implications in order to enhance organizational culture and entrepreneurship in the context of Kermanshahʹs Agri-Jahad Organization.