بررسي تاثير آموزش متابعت از درمان بر كيفيت زندگي و عملكرد كلي بيماران مبتلا به اسكيزوفرني

The effect of compliance therapy on quality of life and global function of schizophrenic patients

زمينه و هدف: اسكيزوفرنيا يك بيماري مزمن رواني است كه بر روي كيفيت زندگي بيماران و عملكرد آن‌ها اثر قابل توجهي مي‌گذارد. هدف اين مطالعه، ارزيابي تاثير آموزش متابعت از درمان بر كيفيت زندگي و الگوي عملكرد كلي در طي يك دوره بيماري در بيماران مبتلا به اسكيزوفرن بود. مواد و روش‌ها: در اين كارآزمايي كنترل شده تصادفي 76 بيمار اسكيزوفرنيا در زمان ترخيص از بيمارستان نور در سال 88-1387 به روش متوالي انتخاب شدند و به صورت تصادفي به دو گروه 38 نفره مداخله و شاهد اختصاص داده شدند. گروه مداخله، تحت مداخلات آموزش متابعت درماني در 8 جلسه قرار گرفتند و گروه شاهد، درمان دارويي را طبق برنامه‌اي معمول دريافت مي‌كردند. برونداد در اين مطالعه كيفيت زندگي و عملكرد كلي بيماران بود كه در شروع مطالعه، 3 ماه و 6 ماه بعد از مداخله مورد ارزيابي قرار ‌گرفت. داده‌ها با آزمون تحليل واريانس اندازه‌هاي تكراري تجزيه و تحليل شد. يافته‌ها: ميانگين نمره كيفيت زندگي در 6 ماه پس از مطالعه، در گروه مداخله 2/17 ± 2/101 و در گروه شاهد 6/15 ± 8/44 به دست آمد كه بر اساس تحليل آزمون واريانس با تكرار در بين دو گروه و در بين مراحل پي‌گيري داراي تفاوت معني‌داري بود (001/0 > P). ميانگين نمره عملكرد كلي در مقياس درصد در 6 ماه پس از مطالعه در گروه مداخله 4/11 ± 4/72 و در گروه شاهد 13 ± 3/44 به دست آمد كه بر اساس آزمون مذكور در بين دو گروه تفاوت معني‌داري وجود داشت (001/0 > P). نتيجه‌گيري: آموزش متابعت از درمان سبب بهبود كيفيت زندگي و عملكرد كلي بيماران مبتلا به اسكيزوفرني ‌گرديد. از اين رو به نظر مي‌رسد كه انجام اين قبيل مداخلات شامل آموزش‌هاي رواني- اجتماعي و پي‌گيري‌هاي طولاني‌تر ضروري است.

Aim and Background: Schizophrenia is a chronic psychiatric disease that has an important effect on patients’ quality of life (QOL) and their function. The goal of this study was to evaluate the effect of compliance therapy on quality of life and global function of schizophrenic patient. Methods and Materials: In this randomized controlled trial 76 remission patients with schizophrenia were recruited in Noor Hospital, Isfahan, Iran, between 2008-9. The patients were randomly allocated into the compliance therapy intervention group and the controls with the equal sample size of 38 participants. First group was on compliance therapy every 15 days (8 sessions), then monthly and 2nd group was on usual treatment. Quality of life and global function of studied patients were assessed using a questionnaire at the beginning of study, 3 mounts, and 6 mounts after the intervention. ANOVA repeated measure was conducted to analyses the data. Findings: The means score of both global function and QOL were significantly higher in the intervention group in comparison with the controls. The mean score of quality of life was 101.2 ± 17.2 and 44.8 ± 15.6 in the intervention and control groups, respectively (P < 0.001). The Mean score of global function in the intervention group and control groups was 72.4 ± 11.4% and 44.3 ± 13%, respectively, 6th months after intervention (P < 0.001). Conclusions: Compliance therapy had proper effect on the quality of life and global function of schizophrenic patients and it seems that such interventions including mental training and longer follow-up is necessary for these patients.