عنوان مقاله :
تحليل مفهوم حدس و كارآيي آن از ديدگاه ابنسينا
عنوان فرعي :
Analysis of the Concept of Conjecture and its Efficiency From Ibn Sina’s View
پديد آورندگان :
سيد مظهري ، منيره نويسنده عضو هيات علمي دانشگاه آزاد ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1390 شماره 46
كليدواژه :
Epistemology , Intuition , Knowledge , ابنسينا , الشهود , الفاعليه , حدس , كارآيي , شهود , معرفت شناختي , الحدس , efficiency , conjecture , ابنسينا
چكيده فارسي :
ابنسينا در تمامي آثار منطقي خود ضمن توجه به قوه حدس، از حدسيات به عنوان مبادي و منشا اعتبار همه علوم و دانشها سخن ميگويد. اين در حالي است كه كساني مانند نصيرالدين طوسي، حدسيات را جز براي دارنده آن معتبر نميداند و به همين دليل آن را از مبادي علوم به شمار نياوردهاند. از اين رو، بررسي و تحليل تلقي ابنسينا از حدس و كارآيي آن اهميت دارد. شيخ الرييس، در آثار مختلف خود، حدس را به نوعي انتقال سريع از مبادي به مطلوب كه در اين انتقال سير معمول منطقي استنتاج، طي نميشود، تعريف مينمايد و براي تبيين اين معنا به مقايسه ميان حدس با فكر و تعليم و تجربه ميپردازد. وي برخلاف بسياري از منطقدانان، دامنه شمول حدس را منحصر به قلمرو محسوسات نميداند و با گسترش و تعميم كارآيي آن به امور فرا حسي، سبب شده است تا حدس منطقي جاي خود را به حدس عرفاني بدهد. بر اساس تحليل و تبيين نظرات شيخالرييس در كارآيي حدس و ارزش و اعتبار معرفت شناختي حدسيات اگر حدس به عنوان گونهاي از علم حصولي ملاحظه گردد، هرگز نميتوان وجود آن را به عنوان مبديي مستقل در كنار ساير مبادي معرفتي پذيرفت. در مقابل اگر حدسيات به نوعي شهود و علم حضوري بازگشت نمايد، چنانچه نظر متاخر ابنسينا اين تفسير را تقويت ميكند، ميتوان آن را در زمره بديهيات اوليه و منشا اعتبار ساير معرفتها به شمار آورد، همانگونه كه مبدا و علت وجودي آنها نيز هست.
چكيده لاتين :
In all of his logical works, Ibn Sina besides taking into consideration the faculty of conjecture, he speaks of conjecture as principle and origin of validity of all sciences. At the same time philosophers like Nasir al-din Tusi do not consider the conjectures as valid except for the people who are in the possesion of it and this is why they have not been considered as the foundations of sciences. Thus, the study and analysis of Ibn Sina’s attitude to conjecture and its efficiency is important. Shaykh al-Rais, in his different works, defines conjecture as a kind of quick transmission from foundations to what is desired that in this the usual logical course is not traveresd and for the explanation of this meaning he compares the conjecture with thought, education and experience. Unlike many logicians, he does not consider the scope of universality of conjecture limited to the domain of objects of sense and by extension and generalization of its efficiency to suprasensible things, he has been a key factor that the logical conjecture be replaced by mystical conjecture. On the basis of analysis and explanation of Shykh al-Rais’ views about the efficiency of conjectures and epistemological value and validity of conjectures, if conjecture be considered as a kind of acquired knowledge, one can never accept the existence of it as an independent principle alongside other cognitive principles. By contrast, if conjecture be reffered to a kind of intuition and intuitive knowledge, as the later view of Ibn Sina strenghtens this interpretation, one can consider it among the primary immediate perceptions and the origin of validity of other kinds of knowledge , in the same way as it in the origin and ontological cause of them too.
چكيده عربي :
يتناول ابنسينا في جميع ما كتب في مجال علم المنطق الحدسيات باعتبارها اصول و مبادي جميع العلوم و مع اخذ قوه الحدس بالاعتبار. بينما هناك من العلما من لا يعترفون بها الا لصاحبها كامثال نصيرالدين الطوسي فلا يعتبرونها من مبادي العلوم. و لذلك ان دراسه و تحليل ادراك ابنسينا للحدس و فاعليته يحظي باهميه خاصه.
و يحدد شيخ الرييس في آثاره المختلفه الحدس بنوع من الانتقال السريع من الاوليات الي المطلوب حيث لا يمضي العقل في هذا السير المنهج المعتاد في الاستنتاج المنطقي. و لتبيين هذا المعني يقوم بمقارنه بين الحدس و بين التفكير و التعليم و التجربه.
و تختلف وجهه نظره عن علما المنطق من حيث شموليه الحدس فهو لا يحصرها باطار المحسوسات. و بتوسيعه و تعميمه لفاعليه الحدس الي القضايا ما بعد الحس ادي الي احلال الحدس العرفاني محل الحدس المنطقي. و علي هذا الاساس فان تحليل و تبيين آرا شيخ الرييس في مجال فاعليه الحدس و قيمه الحدسيات و اعتبارها في علم المعرفه، يستحيل الاعتراف بوجود الحدس كاصل مستقل الي جانب بقيه اصول المعرفه ان اعتبرناه من انواع العلم الحصولي.
و من جهه اخري اذا اعتبرت الحدسيات نوعا من الشهود و العلم الحضوري كما يوكد هذا التفسيرَ راي ابنسينا المتاخر، فيمكن اعتبارها من ضمن البديهيات الاولي و اساس اعتبار بقيه المعارف مثلماهي المبدا و علتهاالوجوديه ايضا.
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 46 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان