عنوان مقاله :
تاثيرپذيري شعر و نثر خاقاني از ادب عربي در دو سطح صورت و معنا
عنوان فرعي :
Effectiveness of Arabic Literature in Khāghāniʹʹs Poetry and Prose inVisual and Semantic Levels
پديد آورندگان :
جعفرپور، ميلاد نويسنده , , فِسنقري، حجت الله نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 10
كليدواژه :
تاثير ادب عربي , خاقاني , سطح معنايي , مفاخره , سطح صوري
چكيده فارسي :
دوره تكوين زبان و ادب فارسي(4-6 ه.ق)، بي گمان نقطه عطفي در پيشينه پيوند شعر فارسي و عربي بهشمار ميآيد، زيرا از يك سو، با درنظر گرفتن مقتضيّات و بستر سياسي- ديني، زبان عربي در ايران زباني علمي- ادبي ميشود و از سوي ديگر وجود شعر مدحي و درباري، موجب استحكام اين پيوند مي شود. خاقاني شرواني (م595 ه.ق)، در اين دوره و در تاريخ شعر فارسي يكي از برجستهترين
عربيگرايان فارسيزبان است. زيرا قالب عمده شعر در ديوان وي قصيده است كه خود زمينه اي براي نمود بيش تر اين پيوند است. آشنايي عميق حسّان عجم و عجين شدن زبان او با ادب عربي، سبب ايجاد دوگانگي زباني، در آثار وي شده است. يكي از جلوه هاي اين دوگانگي، تقليد مضموني خاقاني و ابراز مفاخره نسبت به ادبدانان برجسته زبان عربي، در سطح صوري و معنايي زبان است. كثرت نام برخي بلغاي ادب عربي از يك سو و تاثير آوازه و بلاغت شعر آنان در زبان خاقاني از سوي ديگر، سبب شده آيينه ديرآشناي آثار خاقاني، نشان گر تاثيرپذيري از ادب عربي گردد و ضرورت پژوهش در اين زمينه را دوچندان كند. نگارندگان در اين پژوهش با هدف نماياندن گرايش خاقاني به ادب عربي، به بررسي شعر و نثر خاقاني پرداخته اند به اين صورت كه ابتدا انگيزه هاي خاقاني را از اين اثرپذيري ذكر كردهاند، سپس اين اثرپذيري را، در سطح صوري آثار خاقاني با تكيه بيش تر بر گونه منثور آن، كه تا كنون موردتوجّه نبوده است، نشان داده اند و به دنبال آن در سطح معنايي، چند اثرپذيري مضموني مهم را كه در جريان پژوهشي حاضر اشاره اي بدان ها نشده است، مورد تامّل قرار داده اند تا مجموع اين بررسي ها پاسخي به اين پرسش مقدّم باشد كه آيا عمق تاثيرپذيري خاقاني از زبان و ادب عربي تنها به فراواني عناصر واژگاني اين زبان محدود گشته است يا اين كه خاقاني در بطن آثار خود از سخن وران ادب عربي در دو سطح صوري و معنايي تاثير پذيرفته است؟
چكيده لاتين :
Formative period of Persian language and literature (4-6 AH) is undoubtedly considered as a milestone in shared history of Persian and Arabic poetry, because, on the one hand, Arabic language in Iran, by looking at the requirements and political-regional situation having changed into science and literary language and, on the other hand, praised and courtier poem have collectively led to stability of this shared poetry. In this course and history of Persian poetry, Kh?gh?ni Sharv?ni (d. 595 AH) is a Persian poet, who was most eager to Arabic language, because the major poetry form of his Div?n is Ode (Qaside) that made better scope for depicting this shared poetry and so Hass?n Ajamsʹs deep acquaintance with Arabic literature has led to bilingualism in his works. One of these bilingual aspects is content imitating and pride on prominent literary men in Arabic language in visual and meaning language surface. Name abundance of some Arabic literary men on one hand, and effectiveness of their fame in Kh?gh?niʹs statements on the other have led the complex Kh?gh?niʹs poems be the sign of Arabic literature effectiveness and have multiplied the importance of this study. The authors in this paper, by the aim of detecting Kh?gh?niʹs eager to Arabic literature, go to study Kh?gh?niʹs poetry prose. First they explain Kh?gh?niʹs motives from this effectiveness and then display it in Kh?gh?niʹs works visual surface by having paid more attention to Kh?gh?niʹs prose works that have been neglected so far. Finally, they describe about some content effectiveness, which is not studied so far. This essay is an answer to the primary question that is the depth of Kh?gh?niʹs effectiveness from Arabic language and literature bounded to abundance of word elements? or Has Kh?gh?ni been affected from Arabic literary eloquent in visual and meaning surface?
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 10 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان