تاثير يادگيري موقعيتي تلفيقي بر انگيزش تحصيلي، پيشرفت تحصيلي و اضطراب امتحان دانشجويان

The Effects of Blended Situated Learning on Studentsʹʹ School Motivation, Academic Achievement and Test Anxiety

هدف از انجام تحقيق، تعيين تاثير يادگيري موقعيتي تلفيقي بر انگيزش تحصيلي، پيشرفت تحصيلي و اضطراب امتحان دانشجويان بود. تحقيق از نوع شبه تجربي و جامعه‌ي آماري شامل كليه‌ي دانشجويان سال سوم رشته روان-شناسي عمومي دانشگاه پيام نور مركز تهران كه در نيم سال دوم سال تحصيلي 90-1389 در درس آسيب شناسي رواني يك ثبت نام كرده بودند، مي‌گرديد. تعداد 16 دانشجو در روش آموزش مستقيم و 18 دانشجو در برنامه‌ي ‌يادگيري موقعيتي تلفيقي شركت كردند. دانشجوياني كه قبلاً اين درس را اخذ كرده بودند و يا به همكاري با پژوهش گر تمايل نداشتند از برنامه حذف گرديدند. از بين كلاس‌هايي كه در آن ترم تحصيلي درس يادشده در آن‌ها ارايه مي‌شد، دو كلاس به صورت تصادفي براي اجراي برنامه‌هاي آموزش مستقيم و يادگيري موقعيتي تلفيقي انتخاب شدند. به منظور تعيين ميزان پيشرفت تحصيلي در گروه‌ها، بانك سوالي تهيه شد و از هر بخش، محتواي بخش اختلالات اضطرابي درس آسيب-شناسي رواني1، تعدادي سوال به صورت تصادفي انتخاب شدند و در هر دو گروه در مرحله‌هاي پيش آزمون و پس آزمون به صورت يكسان استفاده گرديد. اضطراب امتحان از طريق پرسش‌نامه‌ي اضطراب اهواز (1375) و انگيزش تحصيلي دانشجويان با استفاده از فرم كوتاه شده‌ي پرسش‌نامه استاندارد انگيزش تحصيلي مك اينرني و سينكلاير (1372) مورد سنجش قرار گرفت. تجزيه و تحليل داده‌ها با استفاده از آزمون آماري من ويتني انجام شد. نتايج نشان دادند كه در مقايسه با روش آموزش مستقيم، يادگيري موقعيتي تلفيقي موجب افزايش پيشرفت تحصيلي، افزايش انگيزش تحصيلي و كاهش اضطراب امتحان گرديده است.

The main purpose of the present study was to determine the effects of Blended situated-based learning on students’ school motivation, learning, test anxiety and teaching satisfaction. It was a quasi-experimental study and a total of 34 psychology juniors at Tehran Payame-Noor University, who had enrolled in the "psychopathology 1" course for the first time and volunteered to participate in the study were selected as the sample group. Classes were randomly divided into the intervention and control groups. Eighteen students participated in the blended situated-based learning program and sixteen students participated in the lecture-based program. Student’s motivation was measured by the short form of Mc Inerney and Sinclaire school motivation questionnaire (1372) and test anxiety was determined by Ahvaz test anxiety questionnaire (1375). To determine academic achievement, a number of questions which were related to content were randomly selected from the content questions bank and were used in the pre- and post-tests. The same questions were used for both groups in pre-test and post-test stages. Teaching satisfaction was determined by direct multiple choice questions after instructional programs. Statistical analysis was done by Mannwithney test. It was shown that in comparison to lecture-based instruction, blended situated-based learning increased students’ learning (p < 0.001); school motivation (p < 0. 001); teaching satisfaction (p < 0.001) and decreased their test anxiety (p < 0.001).